- اخبار ورزشی - به گزارش پایگاه خبری تاج من، رضا پرکاس کارشناس و مربی فوتبال در یادداشتی که در اختیار پایگاه خبری تاج من قرار داده، بازی اخیر تیم ملی فوتبال کشورمان مقابل کنیا را مورد تحلیل قرار داده...
- اخبار ورزشی -

به گزارش پایگاه خبری تاج من، رضا پرکاس کارشناس و مربی فوتبال در یادداشتی که در اختیار پایگاه خبری تاج من قرار داده، بازی اخیر تیم ملی فوتبال کشورمان مقابل کنیا را مورد تحلیل قرار داده است.

قلعه‌نویی: هرکسی قول قهرمانی می‌دهد، بگوید تا تیم ملی را تقدیمش کنم/ تغییر سبک هزینه دارد

 

این یادداشت در زیر آمده است:

«مهمترین نکته اساسی در بازی با کنیا، نوع و نحوه تاکتیک حملات ایران در نیمه اول و دوم بود. تیم ایران در هر دو نیمه، مالکیت و به گردش در آوردن توپ را در دست داشت. حملات در نیمه اول پرشمار و دامنه‌دار نبود، اما در نیمه دوم تداوم و دامنه حملات پیوسته‌تر شد.

مالکیت توپ باید هدفمند باشد. تک روی، پاس‌های عرضی تأخیری و خنثی در زمین خودی و عدم استفاده از کل عرض زمین یا کارهای ترکیبی در کنارهای منطقه جریمه حریف، فقط و فقط به حریف امکان منسجم‌تر شدن در دفاع را می‌دهد و این موارد، همان عملکرد تیم ایران در نیمه اول بود.

البته در زمان‌ها و موقعیت‌های گوناگون، در دست داشتن توپ و سرعت دادن به پاسکاری می‌تواند کارساز باشد، به‌شرطی که:

- باعث باز شدن خطوط حریف شود. - رها شدن بازیکنان ما از پرسینگ تیم مقابل شود. - پیدا کردن حفره بین خطوط حریف برای دادن پاس‌های عمقی خطرناک شود. - باعث برهم زدن تمرکز تیم مقابل شود. - منجر به خسته کردن حریف در جابه‌جایی به موقع شود.

پس مالکیت توپ که منجر به خلق موقعیت‌های خطرناک یا گل نشود، جذابیت فوتبال را کم می‌کند. به قول معروف، به پاس‌های زیاد امتیازی تعلق نمی‌گیرد!

تیم کنیا، در کل طول بازی دفاع تیمی را در نیمه زمین خودی شروع می‌کرد و کم کم فشرده‌تر و کاملاً در یک سوم دفاعی با سیستم 2-3-5 آرایش می‌گرفتند. این تیم در جریان بازی تغییر سیستم یا تاکتیک متفاوتی نداشت. یا بهتر است بگوییم، توان انجام تنوع تاکتیکی برای این حریف امکان‌پذیر نبود و این مسئله مربوط به کیفیت و پتانسیل کنیا بعد از برگزاری نخستین بازی بعد از 500 روز می‌شد.

درباره موضوع دومی باید این سؤال مطرح شود که چرا در نیمه اول به‌جز تکروی چند باره محبی و جهانبخش، تیم ایران نتوانست طراحی حملات خطرناک و تمرین شده استاندارد را روی دروازه حریف به‌صورت تیمی داشته باشد؟! شاید تصور شود که بازیکنان نیمه اول توانایی بازیکنان تعویضی را نداشتند که من این موضوع را کاملاً نفی می‌کنم، چون محرمی، جهانبخش و کریمی تفاوت فنی محسوسی با بازیکنان تعویضی نیمه دوم نداشتند.

به نظر می‌آید که تفکرات تاکتیکی کادر فنی، هنوز نتوانسته است راهگشای تیم ملی برابر تیم‌هایی باشد که بسته بازی می‌کنند. با توجه به امکان نداشتن آنالیز تیم حریف و توجیه بازیکنان تیم ملی، در نگاه اول شاید این دلیل برای عملکرد تیم در نیمه اول منطقی باشد، اما در فوتبال مدرن که تحلیل و آنالیز لحظه‌ای بازی (به‌صورت بازی شطرنج) برای کادرهای فنی در جریان و حین مسابقه انجام می‌شود، کادر فنی باید بیشترین نقش را ایفا کند و سرمربی تحلیل‌های آنها را با نظرات خود به بهترین شکل برای خارج شدن از بن‌بست تاکتیکی به بازیکنان انتقال بدهد، لیکن اینگونه نبود و اگر هم انجام دادند اصلاً در روند نیمه اول تأثیر آنچنانی نداشت! باید به این نکته دقت شود تا در آینده با حریفان قدرتمندتر به مشکل نخوریم.

چرا با وجود مقانلو در رأس خط حمله، ما شاهد ارسال‌های خطرناک از جناحین نبودیم؟! آیا عقب نگه داشتن طارمی از محوطه جریمه، قدرت گلزنی او را کمتر نکرده است؟! کادر فنی قطعاً در بین دو نیمه، وقت کافی داشته است که نکاتی را بگوید و با چند تعویض بخواهد روند بازی را تغییر بدهد.

در نیمه دوم، تیم کنیا از دو تکه شدن تیم ما بهترین استفاده را کرد و در یک حمله سریع و جا ماندن خط هافبک ایران (به‌ویژه هافبک دفاعی تیم) به گل رسیدند. البته کنیا در نیمه اول هم دو حمله خوب داشت و در شش قدم تیم ایران به دلیل نداشتن کار تیمی، موقعیت‌هایی را از دست داد، ولی تیم‌های آماده‌تر این موقعیت‌ها را هدر نخواهند داد! در نهایت تیم ایران در نیمه دوم به خاطر استفاده عالی از ضربات ایستگاهی، بازی باخته را به پیروزی تبدیل کرد.

خوردن یک گل از کنیا در بازی دوستانه شاید مهم نباشد، اما عدم تمرکز در عقب زمین، در حالی که تیم در فاز حمله قرار دارد، نکته مهمی است که باید به آن توجه داشت و در واقع باید سوئیچ کردن تیمی را بیشتر مدنظر قرار بدهیم.

توانایی فردی بازیکنان ما در فاز هجومی بسیار خوب است، ولی نداشتن برنامه و کار تمرین شده گاهاً توانایی آنها را نه در کنار هم بلکه گاهاً در مقابل هم قرار می‌دهد و همدیگر را خنثی می‌کنند!

حال سؤال این است که عدم کارهای ترکیبی در جناحین حریف با توجه به تکنیک بالای بازیکنان ما، چرا به دفعات انجام نشد، آنهم برابر تیمی که خطاهایی در قلب دفاع خود داشت؟

داشتن دو جین بازیکنان خوب در هر تیمی بسیار عالی و سودمند است، ولی این مسئله زمانی مثمرثمر قرار می‌گیرد که به خوبی سازماندهی و از توانایی و کیفیت بازیکنان به نحو احسن در تاکتیک‌های گوناگون استفاده شود.

در مجموع کسب یک برد و یک تساوی از دو بازی دوستانه جنبه‌های مثبت زیادی دارد و شروع بسیار خوبی برای کادر جدید محسوب می‌شود، اما در کنار آن باید به کاستی‌ها توجه دوچندان شود تا بتوانیم در بازی‌های بعدی و در نهایت در جام ملت‌های آسیا بهترین باشیم.

همان‌گونه که در نقد و تحلیل بازی قبلی عنوان شد، باید تغییرات اساسی و ملموس در کارهای تیمی را بعد از دو تا سه اردوی میان مدت و بلند مدت ارزیابی کرد».

انتهای پیام/

منبع : منبع