پایگاه خبری فوتبالی- تغییر شگرف از سکوت مطلق به مصاحبه‌های هر ثانیه‌ای! این شاید بهترین گزاره برای توصیف تغییر صاحب صندلی مدیرعاملی در استقلال باشد. به گزارش فوتبالی، پستی که آجورلو را با انبوهی از سو...

پایگاه خبری فوتبالی- تغییر شگرف از سکوت مطلق به مصاحبه‌های هر ثانیه‌ای! این شاید بهترین گزاره برای توصیف تغییر صاحب صندلی مدیرعاملی در استقلال باشد. 

به گزارش فوتبالی، پستی که آجورلو را با انبوهی از سوالات بی‌پاسخ رها کرده و به فتح‌الله‌زاده‌ای رسیده که تا همین حالا پس از انتصابش، بدون حتی خروجی قابل توجهی، چند ده هزار کلمه حرف زده است. 

این تعویض 180 درجه‌ای شرایط، استقلال را از آن سوی بام به این سو، هل داده و کماکان بخش مدیریتی آبی‌ها را از شاخصه مهم تعادل دور نگه داشته است. استقلالی که در زمان حضور آجورلو، نیاز به گفتاردرمانی داشت حالا نیاز به خلسه دارد تا در سکوت، آرامش را به چشم ببیند. منتقدان این وضعیت مدیریتی استقلال، معتقدند سیاستگذاران جدید استقلال، در آرزوی محال تعادل، رویه زندگی‌شان را از تفریط آجرلویی به افراط فتح‌الله‌زاده‌ای تغییر داده‌اند.

* چه کسی رفت؟

مصطفی آجورلو بعد از حدود 10 روز و یا حتی بیشتر، شایعه درباره ترک استقلال، درحالی صندلی مدیرعاملی را ترک کرد که این تغییر، بارها از سوی کسانی مانند حجت کریمی تکذیب می‌شد که خودش پای برکناری آجورلو را امضا انداخت و همین گزاره نشان‌دهنده صداقت! و شفافیت! است. آجورلو حالا به خیل مردانی چون امیرحسین فتحی، علی خطیر، پندار توفیقی و احمد مددی و چندین مدیر دیگر ، پیوسته؛ مدیران و معاونانی که اطلاعات زیادی از اتفاقات مدیریتی این چند سال اخیر استقلال دارند و مخزن الاسرار هستند. برخی از آنها مثل علی خطیر شفافیت را دوست دارد و البته هر جا که توانسته از عملکرد خودش در زمان حضور در باشگاه دفاع کرده و اسناد و مدارکی را هم برای اثبات درستی حرفهایش ارائه کرده است. شاید بتوان گفت علی خطیر از شفاف ترین مدیران تاریخ استقلال است که قصد داشت در استقلال یک رفرم ساختاری انجام دهد اما در مقابل یک هیات مدیره ناهمگون قرار گرفت که تکلیفشان اول با استقلال و بعد با خودشان مشخص نبود. تصمیمات و برخوردهای این هیات مدیره ناهمگون در نهایت منجر به استعفای علی خطیر از استقلال شد. این ناهمگونی طوری بود که حتی امیرحسین فتحی هم نمی‌دانست در قبال اعضای هیات مدیره چه کند و او را هم در یک دو راهی قرار می داد. فتحی رفرم ساختاری خطیر را پذیرفته بود اما می‌خواست هیات مدیره را راضی نگاه دارد. هیات مدیره با حضور استراماچونی مخالف بود و یک عضو هیات مدیره علیه استراماچونی مصاحبه کرد، اما استراماچونی با مقاومت خطیر آمد و استقلال بدون خطیر(پس از پذیرش استعفایش توسط فتحی) با استراماچونی به صدر جدول رفت. 

در باب شفافیت خطیر همین بس که او پس از استعفا، یک کنفرانس مطبوعاتی برگزار کرد. کاری که مددی و فریادشیران یک سال و اندی هست که می خواهند انجام دهند اما انجام نداده اند. استقلال یک مدیر دیگر هم داشت که در ظاهر نشان می دهد می خواهد شفاف باشد اما در باطن شفاف نبود. پندار توفیقی مدیری مجازی بود که پس از رفتنش می خواست در فضای مجازی نشان دهد که قصدش خدمت به استقلال بوده. او البته با شفافیت چندان میانه ای نداشت و سوالهایی درباره شفافیت دوران حضورش در استقلال را با سیاستی به سبک خودش پاسخ می داد. طوری که نمی شد پاسخ سوال را شفاف گرفت. مثالها و مصداق ها در این زمینه زیاد است. 

سوالات بدون پاسخ

رسانه ها اگر دنبال شفافیت بودند و سوال پرسیدند به جواب نرسیدند. مثلا قصه کارگزار 500 میلیارد تومانی که هیچگاه رنگ واقعیت نگرفت چه شد؟ موضوع 200 میلیارد تومان هزینه شده‌ای که وجهه قانونی ندارد چیست؟ عدم پرداخت قراردادهای این فصل   و حتی فصل قبل صحت دارد؟ فعل و انفعال جدایی رایگان سرمربی قهرمان چه؟ چرا استقلال مجبور شد برای خلاصی از دست امثال فرشید باقری و مرتضی تبریزی، حسابی دست به جیب شود؟ بند جدایی موجود در قرارداد حسین‌زاده کجاست؟ مغز متفکر بستن استقلال با این هنرمندی! در عدم تعادل چه کسی بود؟ داستان هزار و یک شب تبلیغات محیطی چیست؟ کمپ استقلال که قرار بود از دی 1400 محل تمرین تیم باشد ولی هنوز هم آماده نیست، کی قرار است آماده شود و صدها سوال دیگر مربوط به همین چهار پنج سال اخیر که هیچگاه به پاسخ نرسیدند. تازه سوالاتی که اینجا مطرح شد را فقط باید مصطفی آجورلو پاسخ دهد ولی او وقتی مدیرعامل و موظف به جوابگویی بود، سیاست سکوت پیش گرفت چه رسد به حالا که دیگر در استقلال حضور ندارد.

* چه کسی آمد؟

علی فتح‌الله‌زاده برگشته و اگر کسی این خبر را نشنیده باشد هم از حضور او در تمامی شبکه‌های صدا و سیما، قطعا فهمیده موضوع چیست. فتح‌الله‌زاده در تمامی این سالهایی که از استقلال دور بوده، اخلاقش تغییر نکرده و هنوز موتیف حرفهایش جذب لیونل مسی، چک شخصی و ستاره سوم است. مدیرعامل جدید در تمامی این روزهای حضور روی صندلی مدیریت، هیچ کاری که به نتیجه اساسی منتهی شود، انجام نداده ولی بی‌تردید به اندازه دقایق جلساتش با کادر فنی، بازیکنان، سازمان خصوصی‌سازی، وزارت ورزش و اسپانسرها و رفتن به جزیره کیش را به گفت و گو با رسانه‌های مکتوب و غیرمکتوب و خوراک هیجانی به آنها دادن، سپری کرده است. استقلال به واسطه روزهای مهم پیش رو شامل پرداخت بدهی یک میلیون و ششصد هزار یورویی استراماچونی، رضایتنامه محمد محبی (نزدیکان فتح الله زاده ادعا می کنند که او یک قسط از پول محبی را واریز کرده و مشکلی استقلال را تهدید نمی کند) و مهدی قایدی و بازیکنان نیاز به یک بازه زمانی سکوت طولانی دارد درحالیکه فتح‌الله‌زاده طبق معمول، مسیر برعکس را انتخاب کرده و حتی کمی اغراق در مشکلات را هم به حرفهایش (جریمه 600 هزار یورویی درصورت عدم پرداخت مبلغ رضایتنامه محبی) تزریق کرده تا نقش همیشگی شوالیه را به خوبی ایفا کند. البته حاجی فتح الله زاده، تازه آمده و باید دید برای حل مشکل چه خواهد کرد. سری قبل که او سرپرست استقلال شد، کرونا گرفت و استعفا کرد و بعد از آن کلا لیگ به خاطر کرونا تعطیل شد. شاید اگر می دانست به خاطر کرونا، لیگ برتر تعطیل می شود، تصمیم به استعفا نمی گرفت اما حالا او نه به عنوان سرپرست، بلکه به عنوان مدیرعامل آمده و انتظارها هم از او بالاست. باید دید او با مشکلات استقلال چه خواهد کرد. استقلالی که امسال هم در کورس بالای جدول است و دربی را پیش رو دارد که اگر ببرد، می تواند به قهرمان شدن در نیم فصل هم امیدوار باشد. 

گزارش از علیرضا خطیبی/ پایگاه خبری فوتبالی

منبع : منبع