حسین طالب لو را خیلی ها می شناسند و خیلی ها هم نه!به خصوص نسل جدیدی که فوتبال را دنبال می کنند.با این حال،این یک یادآوری است برای اینکه بزرگان و زحمت کشان در فوتبال ایران فراموش نشوند.مردانی که پا به پای ملی پوشان فوتبال و حتی بیشتر و بهتر از آنها زحمت کشیده اند تا پرچم این رشته ورزشی همیشه بالا باشد.کسانی که اگر نباشند بدون شک چرخ فوتبال نخواهد چرخید؛کسانی که دوست داشتنی هستند،زحمت کش هستند،وفادار هستند و گاهی حتی یکی از چهره های تاثیر گذار در فوتبال ایران را تربیت می کنند.یکی مثل حسین طالب لو که پسرش می شود دروازه بان اصلی استقلال و تیم ملی.حسین طالب لویی که سال ها برای تیم ملی ایران،استقلال و فوتبال این مملکت زحمت کشیده و بدون شک نقشی که در تدارکات تیم های مختلف داشته فراتر از نقشی است که خیلی ها داشته اند.
در یکی از آخرین روزهای تابستان به خانه اش رفتیم.چیزی که بیشتر از همه جلب توجه می کرد تابلویی بزرگ با عکس وحید بود.روز قبلش وقتی تماس گرفتیم گفت:«چه عجب!یکی هم یادش مانده که حسین طالب لو هست،فکر کردم دیگر فراموش شده ام.»پایین در منتظرمان بود.خوشحالی اش غیر قابل توصیف.کمی نسبت به آن سال های نه چندان دور که در تیم ملی حضور داشت پیر شده اما همچنان شوخ طبعی و مهمان نوازی اش را دارد.دل حسین آقا پر بود،خیلی پر اما خیلی از جاهای این گفت و گو را بنا به درخواست خودش و حساسیت هایی که پسرش وحید دارد منتشر نکردیم تا هیچ گله و دلخوری ای پیش نیاید.
این بخش دوم گفت و گو با حسین طالب لو است.
*امیر قلعه نویی نقش زیادی در پیشرفت و دیده شدن وحید داشت؟
100 درصد امیر قلعه نویی خیلی در پیشرفت وحید نقش داشت. کلا آقای قلعه نویی به جوانان خیلی بها میداد.
*اولین باری که وحید طالب لو به تیم ملی دعوت شد چه احساسی داشتید؟ شما زودتر خبر داشتید؟
برای یک پدر هیچ آرزویی بالاتر از رسیدن پسرش به تیم ملی نیست. من که سال ها برای دیگر بازیکنان زحمت کشیده بودم آن زمان بهترین روزهای عمرم را پشت سر میگذاشتم که پسر خودم در تیم ملی حضور داشت. من سال ها پیراهن دیگران را آماده میکردم اما آن زمان برای پسرم پیراهنش را آماده کردم که نمیتوانم واقعا احساسم را بیان کنم.
* خاطره انگیز ترین بازی که از وحید طالب لو به یاد دارید کدام بازی بود؟
بعد از بازی با سپاهان برای بازی با ابومسلم به مشهد رفتند. خسرو حیدری و جباری به دلیل سرباز بودن در ابومسلم بازی میکردند. یک شوت خسرو حیدری در آن بازی از پشت هجده قدم زد که وحید با یک واکنش فوق العاده توپ را از سه کنج دروازه بیرون آورد. بعد از همان بازی وحید برای ما بلیت گرفت و ما به خاطر همان بازی به مشهد رفتیم. هر کس میفهمید ما پدر و مادر وحید هستیم از عملکرد وحید در بازی تعریف میکرد و آن بازی همیشه در خاطر من خواهد ماند.
*پنالتی که در دربی از مهرزاد معدنچی گرفت، خوشحالتون کرد یا به خاطر سابقه پرسپولیسی بودنی که داشتند ناراحت شدید؟
از زمانی که وحید به استقلال آمد ما کلا پرسپولیس را فراموش کردیم. عرقی که به بچهی خودت داری و میخواهی موفق شود را به هیچ کس نخواهی داشت. من با علی دایی دوستان بسیار صمیمی بودیم. وقتی پنالتی او را هم گرفت علی دایی در اوج بود، علی دایی و وحید همیشه در آخر تمرین تیم ملی با هم تمرین پنالتی میکردند و وحید به خاطر همین تمرینات میدانست دایی کجا میزند. پنالتی که خوب زده شود اگر 5 گلر هم در دروازه باشند گل میخورند و اگر پنالتی بد زده شود قطعا توسط دروازه بانی که تمرین کرده مهار خواهد شد. از نظر فکری وحید خیلی با تمرکز تشخیص میداد. مثلا سه پنالتی مقابل راه آهنی ها گرفت که همهی آنها خیلی خوب زده بودند.
*در حال حاضر خیلی از هواداران استقلال و وحید از او بی خبر هستند و نمیدانند او کجاست و چه کار میکند؟
وحید حدود 5 سال است که به آمریکا و شهر واشنگتن رفته و آنجا زندگی میکند و هدایت تیم باشگاه جوانان واشنگتن را بر عهده دارد.
*تخصصی مربی دروازه بان هاست یا سرمربی کلی تیم است؟
نه، هدایت کلی تیم را بر عهده دارد. البته به صورت خصوصی شاگرد دروازه بان نیز دارد و همچنین دوره های حرفه ای مربیگری و آموزش های روز را در سراسر دنیا پشت سر میگذارد.
*شما خودتان در جام جهانی 2006 حضور داشتید.یکی از حاشیه هایی که هنوز هم در موردش بحث میشود آماده تر بودن وحید نسبت به ابراهیم میرزاپور بود، همچنین در جام ملت های 2007 بعد از آن. به عنوان یک هوادار نظرتان در این مورد چیست؟
2007 من با امیر قلعه نویی نبودم. اگر من تعریف کنم می گویند چون پسرم هست این را میگویم. ابراهیم هم آن زمان آماده بود و یکی از دوستان نزدیک من است. در جام جهانی 2006 تا دقیقه آخر قرار بود وحید مقابل آنگولا به میدان برود اما باز هم عوض شد. این را می توانم بگویم که 100 درصد حقش بود آن بازی را به میدان برود حتی ابراهیم میرزاپور هم راضی بود. روحیه ابراهیم هم در بازی سوم خراب شده بود.
*سال ۸۴ که استقلال قهرمان شد، یک بازی بین استقلال و فولاد بود که میرزاپور ۴ تا گل خورد، همه آن زمان معتقد بودند که میرزاپور به اندازه وحید آماده نیست اما برانکو همچنان روی ابراهیم میرزاپور مصر بود.
ابراهیم دوست من است، اما یک بازی ملی در استادیوم آزادی هم بود که خود ابراهیم در رختکن گفت وحید من بازی نمیکنم. نمیدانم تماشاگران اذیتش کرده بودند یا چه چیز دیگری اتفاق افتاده بود اما نیمه دوم در دروازه نبود و وحید وارد شد، گل هم نخوردیم.
*سال بعد از این هم در جام جهانی ۲۰۰۷ که آقای قلعه نویی سرمربی تیم ملی بود، بازی با کره به پنالتی کشیده شد، رودباریان ۱۲۰ دقیقه بازی کرده بود در دقایق آخر وحید طالبلو برای پنالتی گرفتن آمد. شما که خودتان دروازهبان بودید و سالها در فوتبال حضور داشتید، این کار را درست میدانید؟ یعنی اینکه دروازهبانی که ۱۲۰ دقیقه در بازی بوده است بیرون بیاید و یک گلری مثل وحید طالبلو که برای پنالتی گرفتن بهتر است وارد زمین شود منطقی است؟
بعد از برگشتن تیم از از جام جهانی، بازیکنان، قلعه نویی و دستیارانش با من صحبت کردند، به من گفتند که قبل از هر بازی موقع تمرین هر چه پنالتی میزنیم را وحید میگیرد. در مورد صحبت شما من هم این عقیده را دارم که بازیکن در دقیقه ۱۲۰ نباید وارد زمین شود. مخصوصا که وحید حتی تا دقیقه ۱۱۵ هم خبری از این که باید وارد زمین شود نداشت. یعنی از نظر ذهنی و بدنی آماده نمیشد. باید شیرجه بزند، باید سرعت عمل داشته و خیلی موارد دیگر که وقتی ناگهان وارد زمین شود اینها اتفاق نمیافتد. من عقیده دارم که بهتر بود در آن زمین وحید وارد زمین نشود. چون دروازهبانی که از اول در بازی بود هم بدن آمادهتری داشت و هم در کل بازی ها بازی کرده بود. به نظر من صحیح نبود.
*بعد از آن هم وحید دیگر در تیم ملی بازی نکرد، درست است؟
وقتی علی دایی سرمربی شد، وحید برای تیم ملی انتخاب نشد. وحید همیشه در لیگ بهترین دروازهبان میشد. من همیشه میشنیدم که در گوشه کنارها خبرنگاران از علی دایی میپرسند چرا وحید را دعوت نکردید. بعد از یک مدتی دایی وحید را دعوت کرد و حتی در بازی یکی از تورنومنت ها وحید فیکس تیم بود.
*اگر قرار باشد سه دروازهبان خوب تاریخ فوتبال ایران را نام ببرید کدام ها هستند؟
ناصر حجازی، احمدرضا عابدزاده و عیلرضا بیرانوند. پسر خودم را نمیگویم که سوتفاهم نشود.
*حالا واقعا وحید در بین سه دروازه بان خوب ایران نبوده؟
اگر من بگویم همه بد فکر میکنند. کسانی که گفتم دروازهبانهای معتبر ایرانی بودند. من هر چه بگویم میگویند چون پدرش هستم دفاع میکنم. قضاوت در مورد وحید را میگذارم با بقیه باشد.
*وحید طالبلو بعد از گذراندن ۷ یا ۸ سال خوب در استقلال دیگر نیمکتنشین شد. زمان آقای مظلومی بود که کم کم وحید از شماره یکی فاصله گرفت و بی تعارف دلخور هم بود. کمی از آن دوران بگویید.
من در جریان دلخوریهایش بودم. در استقلال از وقتی مهدی رحمتی و محمد محمدی آمدند کنار رفت.
*شاید وحید میخواست کمی بیشتر مورد احترام قرار بگیرد.
دقیقا همین است. غیر از احترام،سرپرستان و مربیانی آمدند که تابع دستورات بالایی ها بودند. من در تیم ها بودم و این را کاملا حس میکردم. من خودم به تیم ها زمین میدادم. همانجا هم تا دقیقه ۹۰ وحید در دروازه بود بعد دقیقه ۹۰ او را با رحمتی و محمدی عوض میکردند. وحید وقتی دید آنقدر بیاحترامی وجود دارد آرام آرام کنار کشید.
*در یک مقطعی وقتی وحید از استقلال جدا شد و به شاهین رفت، در سال ۹۴ باز به استقلال برگشت، نیم فصل اول را در راه آهن بود و بعد به استقلال برگشت. قلعه نویی هم سرمربی استقلال بود. فکر میکنم وحید خیلی دلی برای استقلال بازی میکرد و وقتی امیر قلعهنویی گفت اوضاع استقلال خوب نیست برای کمک آمد و جالب است که باز هم نیمکتنشین محسن فروزان بود.
اگر یادتان باشد همان زمان هم وحید در نیمکت کمک بود.
*انگار دلی و رفاقتی برگشت. انگار فقط برای کمک به استقلال آمد، درست است؟
بله به خاطر امیر قلعهنویی برگشت. وحید وقتی به شاهین بوشهر رفت، اوضاع آن تیم خوب نبود. بعد از شکستن دستش آن هم به آن شکل که انگار دستش قلم شد و استخوان از روی پوستش بیرون بود، با توجه به این که همه چیز دروازهبان دستش است، دیگر همه چیز برایش سخت شد. برای ما هم سخت شد که وحید مدت ها بازی نکرد.
*بعد از شاهین بوشهر وحید به تیم دیگری هم رفت؟
فقط به راه آهن و استقلال بود.
در سال ۱۳۹۵ که مظلومی دوباره سرمربی استقلال شد باز هم وحید با توجه به این که مهدی رحمتی هم بود در استقلال ماند، کدورت ها رفع شده بود؟
من میخواهم مردم بدانند که وقتی وحید در بیمارستان بود، مظلومی به ملاقاتش آمد، بعدش من را کنار کشید و گفت حسین من هیچ کاری برای وحید نکردم، هر کاری که به من گفتند را کردم. مربی هایی آمدند که دست خودشان نبود که چه چیزی در استقلال اتفاق بیافتد و برای همین هم نتیجه نمیگرفتند.
سال ۹۵ آخرین جدایی وحید از استقلال بود و بعد از آن وحید به فولاد رفت، درست است؟
بله درست است، منصوریان به استقلال آمده بود، تازه ما با ایشان رفت و آمد خانوادگی هم داشتیم. منصوریان گفتند وقتی مهدی رحمتی است وحید را نمیخواهد. وحید هم به فولاد رفت. یعنی خود شخص من با همه رفاقتی که با منصوریان داشتم انتظار این را نداشتم که وحید را انتخاب کند. وحید که این همه عاشق استقلال بود بعد از این که مظلومی و منصوریان این کار را کردند سرد شد و به فولاد رفت.
*حسین آقا حرفی ته دلت مانده که بخواهی بزنی؟یا ما نپرسیده باشیم؟
به من و وحید در ورزش و مخصوصا فووتبال ایران کم لطفی شد. هم خودم و هم وحید کم مهری زیاد دیدیم. ما هم توقعی نداشتیم. خداراشکر هنوز نفس میکشیم. ممنون که یاد ما کردید و فرصتی شد خاطرات شیرین را بیان کردیم. از همین جا برای تیم ملی در جام جهانی آرزوی موفقیت میکنم. هر اتفاقی برای تیم ملی بیافتد، ما که سال ها برای تیم ملی زحمت کشیدیم بیشتر خوشحال میشویم. ما که کارمند فدراسیون بودیم، یک روز آمده بودیم و یک روز هم باید میرفتیم.
*انگار هر چه سربه زیرتر باشی بدتر میشود.
من به وحید در دورانی که بازی میکرد گفتم، گفتم پسرم الان همه گرگ شده اند و همه دنبال منافع خودشان هستند.وحید به من گفت خب من هم پسر تو هستم و این ناملایمتی ها را می بینم. من هم چیزی نتوانستم بگویم. برای ما هم همین ارزش دارد. همین که همه به خوبی یاد میکنند ارزشمند است. کشتی های تختی را کسی یادش هست؟ نه. ولی یک کار خیری که کرده همیشه در ذهن مردم است.
*در آن مقطع همه میگفتند که وحید چیزی کمتر از خیلی دروازه بان ها ندارد؟
همه اش پارتیبازی بود. من میدیدیم که خیلی از سرپرست های تیم ها این کار را میکردند. فقط میخواستند باشند. همین. به هر قمیتی، برایشان فرقی نمیکرد.
*کدام مربی این روحیه را نداشت؟
امیر قلعهنویی این طور نبود. این شجاعت را داشت وحید را در جوانی بازی بدهد.
*فوتبال انگار بعضی وقت ها عقل آدم را می گیرد.
آن زمان ها بازیکن ها در برف هم وزنه میزدند. حتی طرفداران هم جان خود را برای تیمشان میدادند. مثل الان نبود که تا پول نگیرند تشویق نکنند. الان هر بازیکنی را بخواهند خط میزنند، هر کسی را هم بخواهند میآورند، همه چیز پول شده است.در سالی که وحید در ۷ یا ۸ بازی گل نخورده بود، یکی از دختران من فوت شد. وحید اتوبان کرج را تا تهران را برای تمرین طی میکرد و در اوج آمادگی بود. در راه به او خبر دادند خواهرش فوت کرده است. آن موقع پلیس می بیند حال وحید خوب نیست. به پلیس توضیح میدهد که چه اتفاقی افتاده است، پلیس هم وحید را تا خانه اسکورت کرد.
23rd November 24