- اخبار استانها - به گزارش پایگاه خبری تاج من، مواضع مولوی عبدالحمید اسماعیل‌زهی امام جمعه مسجد مکی زاهدان پس از حوادث جمعه 8 مهرماه در زاهدان در تریبون‌های مختلف بسیار بحث‌برانگیز بوده، از تحریم برن...
- اخبار استانها -

به گزارش پایگاه خبری تاج من، مواضع مولوی عبدالحمید اسماعیل‌زهی امام جمعه مسجد مکی زاهدان پس از حوادث جمعه 8 مهرماه در زاهدان در تریبون‌های مختلف بسیار بحث‌برانگیز بوده، از تحریم برنامه‌های هفته وحدت در استان تا سخنان بسیار تند در روز 13 آبان و بیانیه‌ها و توییت‌های التهاب‌آفرین؛ از این رو در متن ذیل به نقد مواضع و عملکرد وی در هفته‌های اخیر پرداخته شده است.

1- آقای عبدالحمید؛ وحدت شعاری فایده‌ای ندارد!

هفته وحدت فرصت مناسبی بود تا ضمن نمود دشمن‌شکن وحدت در عمل، برای تدبیر امور مهم اتفاق افتاده همنشینی و همفکری صورت گیرد و عقل و منطق اقتضا می‌کرد و این امکان فراهم بود تا برای رفع غم از دل مردم و احقاق حق و دلجویی همه کسانی که حقشان ضایع شده اعم از جان باخته، مجروح و مالباخته نشستی مشترک شکل می‌گرفت تا متحداً یک حرف زده و عمل شود که این فرصت ویژه به راحتی از دست رفت. ارزیابی هفته وحدت و مجمع التقریب و علل و عوامل آن جای گفت‌وگوی بسیار دارد، اما بدیهی است که هر کسی باید سهم خود را در این عرصه داشته و نقش خود را به درستی ایفا کند و در این مسیر سوال اینجاست که جناب عبدالحمید برای تحقق عملی وحدت چه کرده‌اند؟ اینکه در خطبه و سخنرانی، مصاحبه و بیانیه به هر کس و هر امری در نظام اسلامی هر آنچه خواسته‌اند گفته شده در راستای عملی کردن وحدت بوده است؟!

آقای عبدالحمید؛ کدام زن در ایران مظلوم‌تر از زن بلوچ است؟ عجیب است یک‌باره مدافع حقوق زنان شده‌اید!

 

2- آقای عبدالحمید؛ دوران خفقان شاه را دیده و فراموش کرده‌اید؟!

مولوی عبدالحمید در اقدامی تامل‌برانگیز که فیلم‌های آن در فضای مجازی پخش شده، در قالب دعا و مناجات از خداوند آزادی بیان و رفع خفقان را درخواست می‌کند؛ در این رهگذر سوال اینجاست فردی که دوران خفقان شاه را دیده آیا فراموش کرده فضا به نحوی بود که بیان سخن خلاف منویات رژیم شاهنشاهی هرگز ممکن نبود!؟ آیا فراموش کرده تعداد اندک با جایگاه نازل مولوی‌ها در استان قبل از انقلاب را، آن هم به نحوی که مولوی طایفه در محضر خان و رئیس طایفه بدون اجازه او حق نشستن نداشت، اما اکنون که به برکت انقلاب اسلامی شاهد تعداد زیاد مدارس علمیه و آقایان مولوی و جایگاه ایشان در جامعه هستیم، این ابهام وجود دارد که چرا جناب مولوی گذشته را فراموش کرده و به روحیه برادری که در جمهوری اسلامی وجود دارد التفاتی نمی‌کند؟

3- آقای مولوی؛ برای عرض تسلیت شهادت پاسداران و بسیجیان شیعه و اهل سنت چه کردید؟

مولوی عبدالحمید طی نامه‌ای خطاب به نماینده ولی فقیه در سیستان و بلوچستان که در فضای مجازی منتشر شده، "از اینکه حاج‌آقای محامی در قدم اول حادثه جمعه زاهدان را محکوم نکرده و در وهله بعد برای دلجویی و تسلیت نزد وی نیامده، گلایه کرده و آن را اقتضای عرف دانسته‌"؛ حال آنکه بدیهی است آیت‌الله محامی با توجه به جایگاه نمایندگی ولی فقیه فراتر از چارچوب عصبیت‌های قومی و مذهبی هم عزادار مردم مظلومی است که به ناحق کشته یا مجروح شدند و هم عزادار پاسداران و بسیجیان شیعه و اهل سنتی که توسط اشرار و آشوبگران شهید و مجروح شدند و این سوال مطرح می‌شود که آیا آقای عبدالحمید هم عزادار پاسداران و بسیجیان شیعه و اهل سنت شهید و مجروح هستند و برای عرض تسلیت به ایشان اقدامی کرده و بیانیه‌ای داده است؟!

پاسخ نماینده ولی فقیه در سیستان و بلوچستان به نامه خطیب مسجد مکی زاهدان/ دامن زدن به التهابات را مناسب نمی‌دانم

​​​​4- آقای عبدالحمید؛ دود ناامنی به چشم مردم می‌رود

مولوی عبدالحمید مدعی شده "رسیدگی به پرونده حوادث زاهدان خارج از توان استان سیستان و بلوچستان"؛ بدیهی است که مسائل سیستان و بلوچستان کوچک و بزرگ باید در استان حل شود و نباید جای دیگر به دنبال حل مسائل بود مگر آنکه اهداف دیگری مورد نظر باشد. برخوردهایی که فضای استان را ملتهب می‌کند همانگونه که در گذشته شاهد بودیم موجب می‌شود به خاطر احساس ناامنی، سرمایه‌گذاران شیعه و سنی؛ بومی و غیربومی حاضر به سرمایه‌گذاری در استان نباشند و حتی پروژه‌های بزرگ اقتصادی و عمرانی در استان تعطیل یا کند شود که دودش به چشم همین مردم عزیز و محروم استان می‌رود و مشکلات حل نشده و استان عقب مانده می‌ماند.

5-نادیده‌گرفتن مواضع منصفانه نظام

مولوی عبدالحمید در تریبون‌های مختلف مدعی شده از حادثه‌دیدگان حوادث دلجویی نشده؛ سوال اینجاست بیانیه و اقدام صادقانه، شجاعانه و قاطعانه شورای تامین و تعابیری چون «متاسفانه برخی هموطنان مظلوم و نمازگزار جان خود را از دست داده و مجروح شدند» یا «پذیرش قصور برخی از ماموران و عزل رئیس وقت کلانتری 16 و فرماندهی انتظامی شهرستان زاهدان و همچنین جبران خسارت وارده به جانباختگان بی‌گناه و خانواده‌های آنان» و همچنین «وعده ارجاع پرونده به مرجع قضائی برای رسیدگی همه جانبه» اینها و اقدامات دیگر اگر محکوم کردن تخلف صورت گرفته و اقدام برای تسلی خاطر داغدیدگان و دلجوئی ایشان نباشد پس چیست؟ بدیهی است که هر انسان آزاده و منصفی چه شیعه و چه سنی اقدام شورای تامین را که با صداقت و شجاعت هر چند با تاخیر بعد از مشخص شدن زوایای پنهان موضوع و بر اساس عقلانیت و عدالت اقدام کرده را قدر شناخته، تحسین می‌کند. سوال اینجاست که مولوی عبدالحمید که مدعی است فضای حاکم بر استان و کشور را می‌شناسد و سختی این اقدام شجاعانه و قاطعانه را می‌داند، چرا ناسپاسی کرده، قدر نشناخته و آن را کوچک جلوه می‌دهد؟! به فرموده امیرالمومنین علی(ع) در نهج البلاغه "فان فی العدل سعة ومن ضاق علیه العدل فالجور علیه أضیق- در عدالت گشایش است کسی که عدالت بر او دشوار آید ستم برایش دشوارتر خواهد بود".به نظر می‌رسد انسان‌های فرهیخته، مردمان تحصیل کرده حوزوی و دانشگاهی، سران و معتمدان طوائف و قبائل منصف به اهمیت بیانیه شورای تامین واقف بوده و تحقق مفاد همان بیانیه را برای احقاق حق مردم خود دنبال خواهند کرد.

البته اغتشاشگری، تخریب و غارت اموال عمومی و خصوصی و همچنین سخنرانی‌ها، توییت‌ها و بیانیه‌های التهاب‌آفرین بدون شک محکوم است. افسوس که بنا بر گفته خود مولوی عبدالحمید، او حتی بیانیه مهم شورای تامین را هم کامل نخوانده و درباره آن در خطبه نماز جمعه صحبت می‌کند!

اختصاصی| روایت شاهد عینی از حادثه حمله با اتوبوس به کلانتری 16 زاهدان+فیلم 

6- آقای عبدالحمید؛ این ره که تو می‌روی به ترکستان است!

آنچه در روزهای پس از حوادث هشتم مهرماه تاکنون در ادبیات  و بیانیه‌های مولوی عبدالحمید شاهد بوده‌ایم باعث حل مشکلات نشده و به قول معروف « این ره که تو می‌روی به ترکستان است»؛ بدون شک صلاح دنیا و آخرت در تلاش برای تحکیم وحدت امت اسلامی و پرهیز از التهاب‌آفرینی و دوقطبی‌سازی‌هایی محسوب می‌شود که برای مردم عزیز و شریف استان و ملت اسلامی ضررآفرین است. خداوند رحمان و رحیم هم به لطفش همواره راه بازگشت به حق را باز نگه داشته است.

انتهای پیام/

منبع : منبع