بهگزارش خبرنگار فرهنگی پایگاه خبری تاج من ، یکی از شیوههای مورد استفاده در مدیریت فرهنگی اینجا زنجیره تولید از دست نوشته است، شیوهای که در بسیاری از کشورهای توسعه یافته اکنون استفاده میشود و نمونههای بسیاری از آن در سراسر جهان دیده میشود.
فرانچایزهای مختلف چه در آثار سینمایی و چه کارتونها و انیمیشن همواره نتایج همین سیاست هستند که شاید بتوان گفت دوتا از مهمترینها را میتوان سری فیلم سینمایی هریپاتر و انیمیشن سیمپسونها نام برد که از کتاب و نوشتافزار گرفته تا عروسک و اتاق خواب کودکان و نوجوانان از این داستانها اکنون در بازار دیده میشود.
در این زمینه برخی از کارشناسان تاکید میکنند در اقتصاد فرهنگی برای دستیابی به ارزش افزوده یکی از بهترین راهکارها همین روند است و کشورهای توسعه یافته بهخصوص دنیای هالیوودی از آنها کامل و دقیق استفاده میکنند و در ایران علیرغم وجود پتانسیلهای گسترده در این زمینه توجهی به ایجاد زنجیره تولید در آثار فرهنگی نشده است.
از سوی دیگر نباید فراموش کنیم که یکی از نهادهایی که بهطور کلی میتواند در این زمینه فعالیت قابل توجهی داشته باشد کانون پرورش فکری کودک و نوجوان است که درواقع از ابتدای زنجیره تولید یعنی همان آثار مکتوب تا سالنهای سینما و تولید تجهیزات جانبی است. به همین دلیل خبرنگار فرهنگی پایگاه خبری تاج من گفتوگویی با محمدرضا کریمیصارمی، معاون تولید کانون پرورش فکری کودک و نوجوان داشته که در ادامه میخوانیم:
تسنیم: در ابتدا کمی درباره معاونتهای اصلی کانون پرورش فکری توضیح بدهید و اینکه هرکدام چه فعالیتی دارند؟
کانون سه معاونت دارد؛ معاونت توسعه یکی از این 3 تا است که کارهای روتین اداری را انجام میدهد؛ معاونت فرهنگی بخش دیگری است که تمامی 1036 مرکز فرهنگی هنری کانون در واقع زیرنظر این معاونت است؛ معاونت سوم نیز معاونت تولید نام دارد که شامل اداره کل سینمایی و تئاتر، اداره کل انتشارات و اداره کل سرگرمیهای سازنده است و هر کدام از این اداره کلها زیرمجموعههایی دارند؛ برای مثال جشنواره بین المللی پویانمایی تهران و جشنواره اسباب بازی را اداره کل سرگرمیها برگزار میکند.
معاونت تولید، وظیفهاش تولید است؛ در واقع خوراک محتوایی برای مراکز کانون تامین میکند، این محتواها در بازار هم عرضه میشود، در جشنوارهها هم شرکت میکند و در بازارهای جهانی هم گاهی وقتها به فروش میرسد یا نمایش داده میشود. اداره کل سینمایی و تئاتر در حوزه تئاتر فعالیت میکند؛ همچنین مجموعه تماشاخانههای سیار هم 7 دستگاه تماشاخانه سیار دارد که به مناطق محروم میرود و آثاری را در آنجا نمایش میدهد.
تسنیم: فعالیتها برای تولید یک اثر به چه شکلی است و چگونه دنبال میشود؟
10 سال است که به پیوست فرهنگی و فیزیکی رسیدهایم. شاید 5 درصد از تولیداتمان به این سمت رفته که اقتباسی باشد؛ مثلاً برگرفته از کتابهایمان، سرگرمی تولید کنیم، موسیقی تولید کنیم و ...؛ مثلاً انیمیشن بچه زرنگ که در شهریور و مهر نوبت اکران دارد، متعلقاتش نیز تولید میشود. ببینید برای اولین بار است که نزدیک به 500 کالا را طراحی کردند و ظرف یکی دو ماه آینده به تولید میشود.
ببینید درست است که اکثر فعالیتهای ما تنوع موضوعی دارند، ولی نوع انتخاب آثار خیلی نزدیک به هم هستند. همه علاقهمندان چه در حوزه نویسندگی، فیلمنامهنویسی، تولیدکنندگان اسباببازی و طراحان به ادارات مربوطه مراجعه میکنند و در آنجا شوراهای اولیه اثر را ثبت میکنند و یک کد میگیرند. در بعضی جاها باید محصول خود را به صورت مجازی تحویل دهند و در برخی دیگر باید به صورت مکتوب ارائه بدهند. شوراهای اولیه که شورای کارشناسی است، این آثار را بررسی میکنند و سپس اثر به شوراهای دوم و سوم و شوراهای عالی و از سوی معاونت فرهنگی میرود.
براساس نیازسنجیهای مخاطب، سفارش کار داده میشود و در نهایت بعد از آنکه در شورای عالی تصویب میشود، هر کدام پروسه تولید خودشان را طی میکنند؛ مثلاًً در کتاب باید قبلش کتابی داشته باشند یا در فیلم سینمایی باید تجربه خیلی خوبی در جمع کردن فیلم داشته باشند؛ ممکن است فیلم سینمایی نداشته باشند ولی فیلمهای کوتاه خوبی کارگردانی کرده باشند و جوایز خوبی داشته باشند که قابل قبول است. در حقیقت یکسری قوانین دارد. در حوزه اسباب بازی نیز همینگونه است.
ورود پررنگتر انیمیشنهای ایرانی به صنعت مرچندایز/ چراغ زنجیره محصولات جانبی با «بچهزرنگ» روشن میشود؟تسنیم: در زمینه تولید مستقیم وارد میشوید یا اینکه مشارکت هم در تولید با سایر تولیدکنندگان دارید؟
در بسیاری از کارها مشارکت میکنیم و بسیاری را خودمان تولید میکنیم؛ به بعضی کارها مجوز میدهیم که تولید میکنند و به هرحال شکل هر کدام از تولیدات فرق میکند. در نهایت، غالب این تولیدات در اختیار مراکز کانون چه مراکز ثابت و چه مراکز سیار قرار میگیرد و به عنوان متریال آموزشی مورد استفاده قرار میگیرد. مثلاً واحدهای سیار که تریلی هستند به نقاط صفر مرزی میروند و ضمن برگزاری مسابقه برای بچههای روستایی، هدایایی را روی استیج به آنها میدهند یا برخی دیگر از محصولات در قفسه فروشگاهها و کتابخانهها توزیع میشود. برای مثال، هفته گذشته سه میلیون جلد کتاب در چرخه مراکز فرهنگی هنری چه ثابت و چه سیار توزیع شد که خودش یک جریان خوبی را در تابستان ایجاد کرد.
به صورت کلی، مراکز ما 60 فعالیت انجام میدهند که برخی از این فعالیتها ممکن است مشترکاتی داشته باشند؛ در تولید وظیفه ما این هست که تاجایی که میتوانیم تامین کنیم؛ مثلاً اگر نمایش فیلم مدنظر است، فیلم بفرستیم؛ اگر بازی و سرگرمی هست به همین شکل و یک جایی برای خوشنویسی سرمشق چاپ کنیم و ...
در قصه گویی ممکن است مجموعه کتاب قصه داشته باشیم ولی به هرحال تلاش میکنیم تا محتوا تامین کنیم؛ در حقیقت اصل فعالیت در مراکزمان شکل میگیرد که ستاد آنها را برنامهریزی میکند. در ژانر سینما هم که شامل فیلم کوتاه و بلند، انیمیشین و پویانمایی و ... است فعالیت داریم که البته اخیرا در حوزه سریال نیز ورود کردیم و همچنین بازارهای جهانی فستیوالهای خارجی مورد نظر است.
تسنیم: به بحث نیازسنجی مخاطب اشاره کردید؛ بعضی از پروژهها مثل انیمیشن بچه زرنگ موفق میشود و بعضی از آنها موفق نمیشود؛ آیا روالی برای نیازسنجی قبل از تولید وجود دارد؟
اگر کسی بگوید من تولیدکننده فیلمی هستم و موفق بوده و هیچ خطایی ندارد اشتباه است؛ اگر اینطور باشد خودش باید کمپانی بزند ولی من در این سی و چند سالی که در کانون هستم ندیدهام پروژهای شکست خورده باشد؛ ممکن است فیلم و کتاب اصلاحیه بخورد ولی ندیدم شکست بخورد. اجازه دهید برای شما مثالی بزنم، در کانون اصولا همه موارد تولید از یک طرح آغاز میشود؛ مثلاً کتابخانههای فراگیر که برای بچههای کم برخوردار جسمی و حرکتی و ناتوان حرکتی و جسمی است، این کتابخانه در ابتدا یک طرح کوچک در استان تهران بود و سپس یک مربی پیدا شد و دیدیم با بچههایی که مشکلاتی اینگونه دارند به تنهایی فعالیت میکند. این حرکت کم کم تبدیل به یک مرکز آزمایشی شد و بعداً در کانون ثبت شد و مجوز استانها گرفت تا هر کدام یک مرکز استانی تاسیس بکنند.
اما در مورد فیلم و انیمیشن که اشاره کردید در کانون برای فیلم سنیمایی و انیمیشن، سالها تحقیق میکنیم که آیا ورود کنیم یا خیر؟ یک زمانی جمع کردن اثر سینمایی برای ایران رویا بود، اما امروز به افتخار سالی 20-30 عنوان فیلم سینمایی قرارداد میبندیم و در ایران حداقل 6 و 7 سینمایی انیمیشن تولید میشود؛ یک زمانی جرات فکر کردن به فیلم سینمایی نداشتیم و نیرویش را هم نداشتیم اما اکنون تولید تولید کننده هستیم و در فستیوالهای مختلف شرکت میکنیم. بنابراین یک شبه اثری جرقه نمیخورد؛ ممکن است ایدهای به ذهن مربی برسد و یکجایی اجرا شود. هر فیلم از بین صدها فیلمنامه انتخاب میشود.
شاید دهها و صدها فیلمنامه بلند سینمایی میآید و یکی انتخاب میشود. اخیراً هم که تولید بسیار گران شده است؛ حتی در حوزه کتاب که میبینید چقدر کاغذ و چاپ گران شده است. بنابراین حساب و کتاب داریم. در حوزه سرگرمیها نیز به همین شکل است؛ تا چندسال پیش طراحان زیادی نداشتیم و بیشتر سرگرمیهایمان کپی بود؛ نزدیک به یک دهه است که به این عرصه ورود کردیم و طراحان طراحی میکنند؛ با این حال، آنقدر هزینههای مواد خام گران است که تلاش میکنیم حساب شده قدم برداریم؛ یاد ندارم پروژه نیمه تمامی وجود داشته باشد. این موضوع در همه حوزهها به چشم میخورد. بنابراین مخاطب سنجی دقیقی داریم، اگرچه ممکن است بعضی از آثاری که تولید میکنیم با مخاطب ارتباط برقرار نکند.
نوشتافزار "پسر دلفینی" به بازار آمدتسنیم: همانطور که میدانید کانون زنجیره تولید در اختیار دارد؛ یعنی میتواند پروژهای تعریف کند و از ایده ابتدایی آن تا محصول نهایی را خودش تولید کند تا به دست مخاطب برسد؛ در این مسیر چقدر منسجم فعالیت شده است؟
در کشور ما 10 سال است که به پیوست فرهنگی و فیزیکی رسیدهایم. شاید 5 درصد از تولیداتمان به این سمت رفته است که اقتباسی باشد؛ مثلاً برگرفته از کتابهایمان، سرگرمی تولید کنیم، موسیقی تولید کنیم و ... البته در نمونههایی که قبلاً کار کردیم، موفق بوده است؛ مثلا انیمیشن بچه زرنگ که در شهریور و مهر نوبت اکران دارد، متعلقاتش تولید میشود. ببینید برای اولین بار است که نزدیک به 500 کالا را طراحی کردند و ظرف یکی دو ماه آینده به تولید میشود.
این روند در حوزه اقتباس هم کاملاً انجام شده است به این ترتیب که در حوزه اقتباس لیستی نزدیک به 93 مورد از فیلمها و انیمیشنهای کانون داریم و مشخصاً این محصولها از کتابهای خودشان تولید شدهاند. البته تنها روش نیست و اخیراً روش معکوس را هم انجام دادهایم. به این ترتیب که وقتی میبینیم فیلمهای بسیار خوبی ساختهایم و اتفاقاً مخاطبان هم با این محتوا ارتباط برقرار کردهاند برای تولید محصولات جانبی آن - اکسسوری - برنامهریزی میکنیم و مثلاً از فیلم، کتاب تولید شده که به آن فیلم کتاب میگوییم.
تسنیم: آیا این روند اخیراً آغاز شده یا قبلاً هم فعالیتی در این روند انجام شده است؟
تا چندسال پیش طراحان زیادی در زمینه سرگرمی نداشتیم و بیشتر سرگرمیهایمان کپی بود؛ نزدیک به یک دهه است که به این عرصه ورود کردیم و طراحان طراحی میکنند؛ با این حال، آنقدر هزینههای مواد خام گران است که تلاش میکنیم حساب شده قدم برداریم؛ یاد ندارم پروژه نیمه تمامی وجود داشته باشد.
روندی که به آن اشاره شد از دهه 70 شروع شده است، اجازه دهید روند را اینگونه مطرح کنم که مثلا سال 1371 یا 1372 کارگردانهایی داشتیم که مشغول تولید انیمیشن بودند و قرار شده بود که این انیمیشن به فیلمنامه هم تبدیل شود که انجام این کار پروسهای دو یا سه ساله بود. از این رو دوسالی بیکار میشدند تا دوباره پروژه آغاز شود دقیقاً همین زمان را دوباره مفید کردیم به این ترتیب که در این دو سال بیکاری یک کتاب به این کارگردانها ارائه میشد که آن را متحرک کنند - انیمیشن - تولید کنند. به این شیوه زنجیرهای آغاز شد که کارگردانها هرگز بیکار نبودند و محصول جانبی - فیلم یا انیمیشن - از کتاب کاملاً هدفمند تولید میشد.
تسنیم: انجام این پروسه اثر هم در پی داشت و نتیجه را رصد کردید؟
بهنکته خوبی اشاره کردید. ببینید روندی را که برای شما مطرح کردم کاملا ً از سوی مسئولان مربوطه رصد میشد به این ترتیب که در دورهای دیدیم مثلاًً وقتی یک فیلم، انیمیشن یا فیلم کوتاه در منطقهای نمایش داده میشد دقیقاً کتابهای مرتبط به آن نیز کلاً فروش میرفت یا قفسههای امانت کتاب خالی میشد. پس پاسخ سئوال شما مشخصاً این است که اثرگذاری تکمیل زنجیره تولید در محتوای فرهنگی را کاملاً بررسی کردیم و نتیجه ملموس آن را هم دیدیم. هرچند نباید فراموش کنیم که پیام مهمتری هم در این بررسی به دست آوردیم که از ابزار انیمیشن، فیلم، مستند میتوانیم برای افزایش میزان مطالعه مخاطبان استفاده کنیم. البته این روند تنها به بازار داخل کشور منوط نمیشد بلکه در فستیوالها هم نتیجه آن را دیدیم.
تسنیم: این تجربه برای شما روندی جهت تکمیل فرآیند در شیوههای مختلف نیز شد؟
اهمیت تکمیل زنجیره محصولات فرهنگی اینگونه است که دیدیم مثلا وقتی در یک روستا فیلم یا انیمیشینی را اکران میکردیم یکباره دهها محصول مرتبط به آن در کتابخانهها با افزایش تقاضا روبرو میشد حالا یا فروخته میشد یا به امانت گرفته میشد.
دقیقاً شروع کردیم به ادامه این کار یک جاهایی هم جوایز جهانی مثل نگهبان چشمه، ماه بود روباه و چقدر در دنیا اعتبار آورد و کتابها ترجمه شد و در چرخه اقتصادی کتاب هم نقش پیدا کرد که جدیتر کردیم. کارگردانها تمایل داشتن در حوزه اقتباس بگیرند یا عینی کار کنند یا عین به عین کار کنند یا برگرفته از آن باشد و کمک میکرد در نمایشگاه ها که خوب معرفی کنیم. ببینید وقتی در نمایشگاه شرکت میکردیم و مثلاً یک انیمیشن معرفی میکردیم به مخاطب گفته میشد که کتاب این انیمیشن یا فیلم هم تولید شده است. کم کم سی دی که عمومی شد، سی دی ته کتابها میزدیم و یک کالای چند منظوره بسیار پرفروش در فروشگاه هایمان شد که رتبه الف را چندین سال و یک دهه داشت و بعداً در مراکز میرفت بچهها خیلی استقبال میکردند. پس اینگونه بگویم که وقتی کتاب داشتیم، دی ویدی یا سی هم داشتیم کاملاً زنجیره تقاضا را در مراکز احساس میکردیم که شکل گرفته میتوانیم گزینههای مختلفی به مخاطبان ارائه کنیم که تجربه خوبی شده بود. این تجربهای بود که در دهه 70 آغاز شد و همچنان ادامه دارد و امروز به این نتیجه رسیدیم که کتابها فراتر از آن تصویر بشود. به این معنی که کتابها به محتوای 360 درجه تبدیل شود یعنی از فیلم هم فراتر رفتیم . به عبارت دیگر یک محتوا را با دو یا سه شیوه مختلف به مخاطبان ارائه کردیم.
تسنیم: این سیری که اشاره کردید نسبت به سرعت تنوع تکنولوژی یا به روز شدن تکنولوژی چقدر نسبت به آن حرکت میکنیم چقدر عقب هستیم یا چقدرموازی حرکت کردیم؟
در سرعت تکنولوژی ما که با مخاطب سروکار داریم، به این نتیجه رسیدیم اگر کُند باشیم در تکنولوژی مخاطبمان از دست میدهیم یا ارتباطمان قطع میشود که حاصل آن میشود ریزش مخاطب. در گذشته سرعت تکنولوژی خیلی کم بود به خاطر همین دهه 70 کتاب فیلم شروع شد تا 30 سال ادامه داشت؛ وی سی دی به دی وی دی و وی اچ اس به سی دی تبدیل میشد؛ امروز سرعت خیلی بیشتر است و تکنیک انیمیشن ظرف دو سال کاملاً تغییر میکند کیفیت کاملاً تغییر میکند.
ببینید در شرایط امروزی هم دسترسی مخاطبمان به تکنولوژی به سهولت شکل میگیرد و ما هم باید برای حفظ مخاطبان در این روند سرعت عمل داشته باشیم و نمیتوانیم به موضوع بی تفاوت باشیم. به همین دلیل کانون همیشه خودش را پیشرو میداند دو موضوع هست که در کانون خیلی به آن توجه میکنیم یکی پیشرو بودن است یکی اینکه تنوع بخشیدن به فعالیتهایمان است.
تسنیم: منظور از تنوع بخشید در محصولات است یا خدمات؟
اجازه بدید پاسخ سئوال شما را با ارائه یک خاطره از روندی که در دهه 80 کانون تجربه شد، بدهم. در این دوره متوجه شدیم مخاطبان پسر ورودی به کانون کم شده است و رفته رفته تعداد مخاطبان پسر کتابخانهها کم شد. در نشستی که با اداره کل سرگرمیها داشتیم به این نتیجه رسیدیم که در کتابخانهها فضایی را برای بازی این گروه اختصاص دهیم و به همین دلیل در کتابخانهها فوتبال دستی قرار گرفت تا مخاطبان پسر از آن استفاده کنند. به این ترتیب فوتبال دستی که به عنوان یک ابزار فرعی در کانون به آن نگاه میشد اکنون خود به عنوان اصلیترین ابزار جذب برای ورود مخاطبان معرفی شد. اتفاقاً این سیاست کارکرد و جواب خوبی گرفتیم و ادامه دادیم امروز مثلاً موسیقی، سیستمهای نمایشی، سرود و حتی قصهگویی را در دستور کار داریم.
پس پاسخ مشخص به سئوال شما این است برای حفظ، افزایش جذب مخاطب هم از خود محصول و هم تنوع بخشیدن به خدمات استفاده میکنیم. بطور کلی می بینیم در هر دوره به چه چیزی نیاز داریم و فناوریهای نوین مورد استفاده مخاطبان ما کدام هستند و براساس آن برنامهریزی چه در بخش مکتوب و چه در بخش بصری به چه مواردی نیاز داریم. مثلاً اولین VAR که تقریباً سه سال پیش درکانون کار کردیم. پس از آن تمام کودکان و مخاطبان علاقمند بودند که محتوای مورد نظرشان را 360 درجه ببینید به این معنی که علاقمند هستند پشت سرشان در صحنه را هم ببینند.
نوجوان و بحران هویت-5| من یک هوادارم پس هستم!تسنیم: با درنظر گرفتن روندی که مطرح کردید، اگر بگوییم خواسته مخاطبان شما درواقع نهایتاً منجر به خدمات و تولیدات شما میشود صحیح است؟
بله دقیقاً ببینید با توجه به مواردی که در پاسخ به سئوال قبلی شما مطرح کردم کاملاً مشخص است که مخاطب از ما نیازش را طلب میکند. چون مخاطبان امروزی ما جستوجو گر هستند. به فضای مجازی دسترسی دارند و خدمات و امکانات بسیاری را میبینند که اتفاقاً درباره آن تحقیق هم میکنند و در نهایت برای رسیدن به نیاز خود از ما طلب میکنند. مثلاً اخیراً در مأموریت کاری به شهرستان گنبد در استان گلستان رفته بودم. یکی از مسئولین کتابخانه به بنده گفت اعضای من سیر مطالعاتی دارند و اگر شما در حوزه علوم و فنون برای آنها کار میکنید، باید سالی 30 کتاب در این رشته برایشان کار کنید. اینها سالی 30 کتاب نیاز دارند که بخوانند.
بنابراین امروز دیگر نمیتوان با تولید سالی یک کتاب یا یک عنوان خاص مخاطبان خودمان را به مرکز وفادار نگهداریم، بنابراین ما باید با نیاز آنها جلو برویم کسی که سیرمطالعاتی دارد موضوعی مطالعه میکند، نمیتوانم هرچیزی بدهم و براساس نیازهای مخاطب جلو برویم.
تسنیم: کانون مخاطبهایش مشخص است شاید از گروه سنی الف باشد تا نزدیک نوجوانی و حتی بعضاً نوجوانی این نسل Z یا نسلی که الان جامعه از لحاظ فرهنگی با آن درگیر است کانون چقدر با این نسل در تولیداتش درگیر شده است؟
بهنکته خوبی اشاره کردید، ببینید کلاً در سالهای گذشته آنقدر که روی محتوای مرتبط با کودک سرمایهگذاری شده، روی نوجوان سرمایهگذاری نکردیم. نه در سینما نه در منابع مکتوب و نه در بازی و این خلا کاملاً دیده میشود که شاید بتوان گفت نتیجه را هم که اکنون داریم میبینیم. ولی تقریباً ده سالی است که کانون روی گروه سنی نوجوان سرمایهگذاری را آغاز کرده و فعالیتهایی هم انجام داده است.
البته این روند تنها مربوط به نوجوان نیست، بلکه از ابتدای مسیر هم کمی گروه سنی مان را پایین تر آوردیم. به این ترتیب که قبلاً آغاز را در اول دبستان دیده بودیم اما براساس سیاستهای جدید گروه سنی را به صفر رساندیم یعنی برای نوزادهم محصول خواهیم داشت و به زودی 10 کتاب برای این گروه سنی به بازار عرضه میشود که اتفاق خوبی است؛ البته منظور از گروه سنی صفر این نیست که همه مخاطبان ما آنها هستند، ولی یکی دو سال سن را پایین آوردیم و اکنون برای مهدکودک هم برنامه داریم کتاب و فیلم داریم.
حالا با توضیح بالا درپاسخ به شما باید بگویم؛ ببینید فرآیند و روند بهگونهای بود که از گروه سنی الف کار آغاز میشد ولی وقتی مخاطبان ما به نوجوانی و جوانی میرسیدند، دیگر نمیتوانستیم عضوگیری کنیم. در شرایط فعلی موضوع عضو پایدار مطرح شده است. منظور این است که وقتی در کانون عضوی داریم که دارای استعداد است تلاش میکنیم او را برای کانون حفظ کنیم نه اینکه با رسیدن به پایان کار این عضو رها شود. همانطور که میدانید اصولا کانون معتقد است پل ارتباطی بین مدرسه و خانواده است، به این معنی که فرزندان در مدرسه مواردی را آموزش می بینند که حاصل از سیستم اجباری آموزشی است و با این شیوه بی سوادی به سمت صفر حرکت کرد. اما وقتی موضوع کانون مطرح است هیچ یک از خدمات کانون اجباری نیست به این ترتیب فرزندان براساس علاقه و استعدادی که دارند جذب میشوند. گروهی نویسندگی، گروهی سفال میروند و .. . اینجاست که موضوع حفظ استعداد در کانون مطرح میشود.
در این روند البته هستند خانوادههایی که فرزند خود را به مربی میسپارند تا استعداد یابی شود، کانون استعدادیابی را انجام میدهد در آفرینشهای ادبی و یا هنر موفق باشد ما نقش هدایتگر داریم و اینجا میآوریم و در آن شرایط و کلاسها پرورش میدهیم. در گذشته براساس علاقه و استعداد بعد از کانون مخاطبان به نهاد مرتبط دیگر ارجاع داده میشدند. به عنوان مثال بنده خودم با درنظر گرفتن علاقهای که به سینما داشتیم بعد از کانون به سینمای جوان فرستاده شدم بعد از آن مرکز گسترش و بعد هم سینمای مستند نهایتاً دانشگاه و ... تمام هم دورههای من همین مسیر را طی کردهاند.
این درحالی است که امروز برای اینکه عضو پایدار داشته باشیم بگونهای برنامهریزی شده که استعدادها از کانون جدا نشوند.به دنبال این هستیم که در بعضی از استعدادهای خاص را استخدام کنیم، بسیاری از مربیان ما اینطوری هستند که حفظشان کردیم. اما این روند زمانبر و مستلزم گذشت زمان است و نمیتوانیم در کوتاه مدت آنرا اجرایی کنیم.
بنابراین هر چند سالی با یک طرح و ایدهای مثلا رمان نوجوان، یکباره ادبیات که خلا زیادی برایشان وجود داشت ورود کردیم و اکنون به سینما ورود کردیم. یعنی سینمای این نسل که یک سینمای خاصی است و سینمای خلاق جسورانه است. شاید خلاء ایجاد شده در گروه سنی Z که شما به آن اشاره کردید به این دلیل که چون جسارت در آن پررنگ بود از آن عقب نشینی کرده بودیم و رها شده بود اما امروز به این نتیجه رسیدیم که نمیتوانیم از این دوره به سادگی عبور کنیم و باید برایش محتوا داشته باشیم و اقدامهایی هم انجام شده است.
ادامه دارد...
منبع : منبع
25th November 24