بازیکن بزرگی که همراه با این تیم به افتخارات بسیار زیادی دست پیدا کرد. از قهرمانی در جام باشگاههای آسیا و لیگ قدس گرفته تا فتح جام باشگاههای تهران و البته نایبقهرمانی آسیا. فوتبالیست بزرگی که هیچگاه در استقلال و تیم ملی نیمکتنشین نشد و همواره فیکس بازی کرد. صحبت از شاهرخ بیانی است. بازیکنی که اگر دوران اوج فوتبالش با دهه ۶۰ و جنگ تحمیلی متقارن نمیشد بدون شک میتوانست به افتخار بازی در جام جهانی و حضور در لیگهای اروپایی هم نایل شود.
مراقبت جگیج از ۲ برادر
اواسط دهه ۵۰ مسئولان استعدادیابی باشگاه تاج (استقلال) دو برادر مستعد را کشف کردند که فوقالعاده تکنیکی و توانمند بودند. این دو برادر شاهرخ و شاهین بیانی نام داشتند و البته هر دو در تست فنی تیمهای پایهای باشگاه تاج پذیرفته شدند. در همان مقطع یک سرمربی اروپایی به نام ولادمیر جگیج که هدایت تیم بزرگسالان را برعهده داشت. او بازرسیهای مستمر خود از تیمهای پایهای متوجه استعداد بالای این دو برادر شد و تأکید کرد آنها باید به صورت ویژه تحت نظر گرفته شوند. در این میان شاهرخ با توجه به اینکه یک سال از شاهین بزرگتر بود و در خط میانی بازی میکرد، زودتر از برادرش به جمع بزرگسالان راه یافت و قبل از انقلاب به عنوان یک بازیکن جوان در دیدارهای جام تخت جمشید روی نیمکت آبیپوشان تهرانی مینشست.
حقوق ۷۰۰ تومانی
شاهرخ بیانی به تیم بزرگسالان تاج استقلال پیوست و در اواخر سال ۱۳۵۶ از این باشگاه حقوق ماهانه دریافت میکرد. او در آن زمان هر ماه ۷۰۰ تومان حقوق ثابت ماهانه داشت و چون روی نیمکت تیم بزرگسالان مینشست، بابت هر پیروزی این تیم ۵۰۰ تومان هم پاداش میگرفت. به این ترتیب او در ماههایی که کوران مسابقات بود درآمدی بالای ۱۵۰۰ تومان داشت که برای یک جوان در آن ایام دستمزد کاملاً خوبی بود و میتوانست به راحتی زندگی خود را پیش ببرد.
اوجگیری از ابتدای دهه ۶۰
از اوایل دهه ۶۰ شاهرخ بیانی در استقلال اوج گرفت و همراه با برادرش به دو عضو بسیار مؤثرآبیپوشان پایتخت تبدیل شدند. شاهرخ در دربی معروف سال ۶۲ که با یک گل به سود استقلال تمام شد و پرویز مظلومی آن را به ثمر رساند، بازیکن ثابت آبیپوشان بود. او در سالهای ۱۳۶۲ و ۱۳۷۰ با استقلال قهرمان جام باشگاههای تهران شد مسابقاتی که در آن مقطع کیفیتی فوقالعاده بالا داشت.
عجیبترین تصمیم زندگی
این ستاره استقلال در سال ۱۳۶۵ عجیبترین تصمیم زندگی خود را گرفت و در حالی که جزو سه بازیکن محبوب در میان هواداران بود، ناگهان به اردوی حریف رفت و پیراهن پرسپولیس را بر تن کرد! این اتفاق آنقدر بزرگ و شوکهکننده بود که هواداران استقلال تا چند هفته آن را باور نمیکردند. بیانی بعداً در گفتوگو با خبر ورزشی مدعی شد به واسطه اختلاف با یکی از بازیکنان بزرگ آن زمان استقلال که اتفاقاً او هم هافبک بود، از استقلال جدا شد و به پرسپولیس رفت. شاهرخ گفت اختلاف بر سر قطعه زمین در منطقه سعادتآباد تهران بود.
گلهایی که کشته داد!
بیانی به پرسپولیس پیوست و یکی از بهترین بازیکنان این تیم در سال ۶۵ بود. این دو تیم در مرحله نیمهنهایی جام باشگاههای تهران به هم رسیدند و دقایقی قبل از شروع بازی بود که علی پروین دستور مهمی را پیرامون شاهرخ و کل تیم پرسپولیس صادر کرد. بیانی سال ۹۱ با خبر ورزشی مصاحبه مفصلی کرد و در این رابطه گفت: «همه آماده شده بودیم تا داخل زمین برویم من و ناصر محمدخانی که از اردوهای تیم ملی جوانان با همدیگر بودیم، مشغول پوشیدن کفشهایمان بودیم که ناگهان آقای پروین با صدای بلند در رختکن گفت: آقایون! اگه امروز پنالتی گرفتیم هیچکس سراغ توپ نره. اگه پنالتی شد فقط شاهرخ میزنه.»
اتفاقاً در آن مسابقه پنالتی شد و شاهرخ بیانی هم حرف علی پروین را گوش کرد. بیانی پنالتی زد و دروازه ناصر حجازی را گشود. پرسپولیس آن مسابقه را ۳- صفر به سود خود تمام کرد که دو گل را شاهرخ و یکی را هم ناصر محمدخانی زد. معدود رسانههای ورزشی آن سال پس از این دربی معروف نوشتند وقتی شاهرخ بیانی از روی نقطه پنالتی دروازه حجازی را گشود، یکی از هواداران استقلال در ورزشگاه سکته کرد و مُرد! البته انصافاً باید بپذیریم که به هر حال بیانی به تیمش تعصب داشت و چون علی پروین به او تکلیف کرده بود که پنالتی را بزند نمیتوان در این رابطه به او ایرادی گرفت!
بازگشت و قهرمانیهای شیرین
شاهرخ بیانی پس از حضوری کوتاه مدت در پرسپولیس راهی قطر شد تا پیراهن العربی را بر تن کند. او تابستان سال ۶۸ دوباره به فوتبال ایران برگشت و بار دیگر استقلالی شد و اعلام کرد حضورش در پرسپولیس صرفاً به خاطر همان ماجراها و اختلافات با شخصی بود که حالا دیگر در استقلال حضور نداشت. بیانی در این دوره قهرمانیهای ارزشمندی را با استقلال به دست آورد. از فتح جام باشگاههای آسیا گرفته تا قهرمان شدن در اولین دوره لیگ سراسری کشوری پس از انقلاب و البته جام باشگاههای تهران. به این عناوین باید نایبقهرمان آسیا، نایبقهرمانی لیگ آزادگان و فتح جام استقلال قطر را هم اضافه کرد. افتخاراتی که همگی آنها طی سالهای ۱۳۶۹ تا ۷۱ رقم خورد.
اختلاف بر سر بازوبند
وقتی شاهرخ در تابستان سال ۶۸ به استقلال برگشت، میان او و برخی بازیکنان از جمله مجید نامجومطلق بر سر بازوبنده کاپیتانی اختلاف ایجاد شد. قضیه به حدی بالا گرفت که منصور پورحیدری فقید در دربی پاییز آن سال بازوبند را از هر دوی آنها گرفت و به مرحوم رضا احدی داد!
بدون آسیبدیدگی، بدون نیمکتنشینی
شاهرخ بیانی یک رکورد ویژه هم در فوتبال ما دارد. او یکی از معدود فوتبالیستهای ایران طی ۴۰ سال اخیر است که در عالیترین سطح فوتبال بازی کرد اما هرگز دچار مصدومیت جدی نشد. خود شاهرخ دلیل این مسئلهای را تغذیه مناسب ریکاوری دقیق و استفاده مستمر از استخر و سونا در دوران مسابقات میداند. این اصول در فوتبال امروز کاملاً پذیرفته شده است اما فراموش نکنیم شاهرخ بیانی چنین مواردی را در دهه ۶۰ رعایت میکرد زمانی که به اردو رفتن تیمها حتی قبل از دیدارهای داخلی هم مرسوم نبود و اغلب آنها شب قبل از بازی در خانه یکی از بازیکنان یا مربیان جمع میشدند. این را هم باید اضافه کنیم که شاهرخ از ابتدای دهه ۶۰، چه در استقلال و چه در تیم ملی هیچگاه نیمکتنشین نبود و همواره فیکس بازی کرد.
ماجرای استعفای سئول
وقتی پس از پایان کار تیم ملی در بازیهای آسیایی ۱۹۸۶ سئول ۱۴ بازیکن به نشانه اعتراض نسبت به رفتار مرحوم پرویز دهداری از تیم ملی استعفا دادند نام شاهرخ بیانی هم در این بیانیه کنارهگیری به چشم میخورد. بیانی در این رابطه سالها بعد حرف زد و گفت: فقط همین قدر میگویم در آن ماجراها من و چند نفر از بچهها پاسوز رفاقت شدیم. البته برخی اطرافیان آقای دهداری هم مقصر بودند.
خاطرات تلخ و شیرین تیم ملی
...و بالاخره اینکه شاهرخ بیانی از تیم ملی خاطرات تلخ و شیرینی دارد که البته متأسفانه قسمت تلخ آن بیشتر است. تیم ایران در دوران اوج شاهرخ از حضور در پیکارهای انتخابی جامهای جهانی ۱۹۸۲ و ۱۹۸۶ انصراف داد. شاهرخ بیانی همچنین همراه با برادرش در آستانه بازیهای آسیایی ۱۹۸۲ دهلی از تیم ملی خط خوردند و در بازیهای آسیایی ۱۹۸۶ سئول هم توضیح دادیم چه اتفاقاتی رخ داد. اتفاقاتی که در نهایت موجب شد شاهرخ جام ملتهای ۱۹۸۸ قطر را از دست بدهد. در واقع قهرمانی در بازیهای آسیایی ۱۹۹۰ پکن مهمترین دستاورد ملی این بازیکن محسوب میشود.
گفتوگوی خبرورزشی با شاهرخ بیانی را هم بخوانید: بانکها در روز تولدم بیشتر از استقلال به یاد من بودند/ گاوصندوق باشگاه استقلال را خالی کردند!/ بعضی از مسئولان فقط دنبال بمب ترکاندن بودند
23rd November 24