ایمان باصفا که فصل گذشته در خیبر خرم‌آباد حضور داشت، این روزها تمرینات خود را به صورت انفرادی انجام می‌دهد تا به زودی تیم خود برای فصل بعد را مشخص کند. بازیکنی که سابقه حضور در استقلال را نیز دارد، م...

ایمان باصفا که فصل گذشته در خیبر خرم‌آباد حضور داشت، این روزها تمرینات خود را به صورت انفرادی انجام می‌دهد تا به زودی تیم خود برای فصل بعد را مشخص کند.

بازیکنی که سابقه حضور در استقلال را نیز دارد، مدتی را در تیم بنگالورو هندوستان بازی می‌کرد و حالا قصد دارد تیم جدید خود را انتخاب کند. او در مصاحبه‌ای که با خبرنگار ما داشته، درخصوص مسائل مختلف به صحبت پرداخته است.

حدود ۷۰ درصد برای شروع فصل آماده‌ام

در حال حاضر انفرادی تمرین می‌کنم و تمرینات آمادگی جسمانی و چابکی را انجام می‌دهم و شرایط ۶۰ الی ۷۰ درصد آمادگی برای شروع فصل را دارم و در حال بررسی پیشنهادات تیم‌هایی هستم که بتوانم فصل جدید را در تیم جدید شروع کنم.  

یک مدیرعامل با ۷۲ نفر قرارداد بسته بود!

من دو سال پشت سر هم در لیگ برتر کشور خودم بازی کردم، سال اول در پارس جم بودم که سه الی چهار مربی و دو مدیر عامل عوض کردیم و تیم سقوط کرد. در سال دوم به ماشین سازی رفتم و چندین مدیرعامل و چهار الی پنج مربی هم عوض کردیم و حتی این گونه شد که یک نفر، دو بار سرمربی تیم شد. در ادامه آقای قربانی مدیرعامل تیم شدند که از قبل همدیگر را می‌شناختیم. وقتی با ایشان به دفتر باشگاه رفتیم، متوجه شدیم مدیرعامل قبلی تیم با ۷۲ نفر قرارداد بستند.

می‌گفتند ایمان باصفا دو سال تیم انداخته است 

طرف از شهرستان‌ها و اطراف اردبیل تماس می‌گرفت و یا پدر بازیکن می‌آمد و طلب پول می‌کرد و می‌گفت شما با پسر من قرارداد بستی در صورتی که پسر آن شخص اصلا نمی‌دانست فوتبال چیست. آن تیم هم سقوط کرد که ما بازیکنان و مربیان جوانی مانند آقایان اخباری و بیات لو که لیاقت‌شان خیلی بیشتر بود، متضرر شدیم. دود این مسائل به چشم ما رفت و کسی نگاه نکرد که ایمان با صفا در همان سال در ماشین سازی هر سه الی چهار هفته یک بار بهترین بازیکن تیم و زمین می‌شد و پاس گل می‌داد و ریتینگ او بالا است. کسی این‌ها را نمی‌دید بلکه می‌گفتند ایمان باصفا دو سال، تیم‌هایش را به دسته پایین‌تر انداخته است.

از رفتن به هند پشیمان نیستم

متاسفانه نگاه منفی روی من و بازیکنان آن تیم بود و باعث می‌شد هم از لحاظ رقم قرارداد و هم تیم‌هایی که ما را می‌خواستند، به گزینه‌های آخر تبدیل شویم. به همین دلیل تصمیم گرفتم به هند بروم هم از لحاظ مالی و هم از لحاظ کسب تجربه، شرایط جدیدی بود. از این تصمیم خود پشیمان نیستم چون هم از جنبه کسب درآمد برای من خوب بود و هم ساختار و زیر ساخت‌هایش فوق العاده برتر از ما بود.

بخاطر کمالوند به خیبر رفتم

آقای فراز کمالوند مربی من بودند و این افتخار را داشتم که دو، سه سال شاگرد ایشان باشم. به همین دلیل زمانی که از هند برگشتم، راهی خیبر خرم‌آباد شدم. این در شرایطی است که از سایپا و تیم‌های خوب لیگ یک، چندین پیشنهاد داشتم ولی خیبر را انتخاب کردم، چرا که مربی سابقم در آنجا بود و خیلی به من اعتقاد داشت. ضمن اینکه من هم به دنبال آرامش بودم.

خودم از خیبر درخواست جدایی دادم

فوتبال من به دو قسمت تقسیم می‌شود؛ قبل از خیبر و بعد از خیبر. هند در این جا اصلا دخیل نیست، من به خیبر که رفتم، در تمام دیدارهای دوستانه بازی کردم و شرایط خوب بود و پا به پای دیگر اعضای تیم تمرین کردم. من دو ماه دیرتر به تیم آقای کمالوند اضافه شدم، چونکه پیشنهادی از لیگ برتر و تیم ساپیا داشتم اما فقط و فقط به خاطر شخص آقای کمالوند راهی خیبر شدم. اما در آنجا با شرایط متفاوتی روبرو شدم. به من گفته شد که می‌خواهند پست هافبک را تقویت کنند و نام آقای مهدی کیانی آمد و به من نگفتند برو و نمی‌خواستند کسی را جایگزین کسی کنند اما من شرایط را دوست نداشتم و باب میل من نبود و خودم درخواست جدایی دادم.

شایعه راه انداختند که من بازیکن کندی هستم

بعد از جدایی من دیدید که تقویت تیم به چه شکلی پیش رفت. مستندات آن وجود دارد و نقل و انتقالات پارسال خیبر خرم آباد مشخص می‌کند که چه اشخاصی با چه رزومه‌ای به این تیم آمدند. چون سایپا دو نفر از هافبک وسط‌هایشان مصدوم بود، گفتند دوباره می‌توانم به این تیم بروم. اما بعد از جدایی آقای محمود فکری از سایپا، نتوانستم راهی آنجا شوم. از همان نیم فصل و برهه زمانی، شایعاتی را به راه انداختند که بدن این آقا آماده نیست و به هند رفته و فوتبال هند کند است و این آقا هم کند شده است. در صورتی که من فقط ۵ ماه در تیم هندی بودم و ۵ ماه هم در شهر گوا حضور داشتم و تمام سال در این کشور، از لحاظ رطوبت و دمای هوا، مانند مرداد ماه شهر بوشهر است. مربی ما آلمانی بود و کاملا فیزیکی و بدنی فوتبال بازی می‌کرد و خیلی به پرس اعتقاد داشت. من با وزن ۸۴ کیلو به هند رفتم و بعد از ۵ ماه با ۷۵ کیلو برگشتم. آن هم به دلیل فشار تمرینات آنجا بود و اصلا کندی در لیگ وجود نداشت.

داستان‌هایی که سر قایدی به راه افتاد را در مورد من نیز تکرار کردند

به نظر من شایعه‌ای راه افتاده است که ایمان با صفا دیگر ایمان باصفای سابق نیست. مانند همان داستان‌هایی که سر مهدی قایدی بعد از آمدنش از امارات پیاده می‌کردند. خداراشکر او توانست در نیم فصل دوم سال قبل، خود را بالا بکشد و توانایی‌هایش را نشان دهد. فرق من با مهدی قایدی این بود که به او فضا داده شد و توانست خود را اثبات کند ولی بعد از این داستان به من فضا داده نشد. وقتی که من بازی نکرده‌ام، چگونه می‌توانید ثابت کنید که ایمان با صفا آماده نیست یا کند شده است؟

تعریف امیرخان باعث افتخار است 

امیر خان قلعه نویی الان سرمربی تیم ملی کشور ما شده که خیلی دیر این اتفاق افتاده است. تعریف کردن از ایشان ‎هیچ سودی برای من ندارد و من با او هیچ رابطه‌ای ندارم. خیلی وقت است که ایشان را ندیده‌ام و فقط سر بازی‌هایی که رو در رو با هم بازی می‌کردیم، آقای قلعه نویی را می‌دیدم. پس این حرف‌های من برای چاپلوسی نیست. اماچنین شخصی، پر افتخارترین مربی لیگ کشور ما است. امیر خان در کنفرانس مطبوعاتی مهم ترین بازی مملکت می گوید من ایمان باصفا را آوردم و بقیه داستان که گفته می شد من جباری دوم هستم را تعریف کردند. صد در صد ایشان در من چیزی دیده است که چنین حرفی را می‌زند و اگر من نتوانستم به چیزی که در ذهن آقای قلعه نویی است برسم، این ضعف من و کم کاری از طرف من بوده است اما صد در صد توانایی‌هایی در من دیده که چنین حرفی زده، مستندات و عکس‌های آن نیز وجود دارد.

من و خانواده‌ام شدیدا استقلالی هستیم

پدر من استقلالی است و عکس پروفایل تمام صفحات مجازی‌اش لوگو استقلال است. ما استقلالی هستیم و این تیم را خیلی دوست داریم. نظر شخصی من این است بازیکنی که در استقلال است، هر چقدر پول بگیرد نوش جانش باشد. من به عنوان یک فوتبالیست آرزو دارم که در استقلال بازی کنم. در این شرایط اقتصادی نباید به این فکر کنیم که تعداد ویلاهایمان را چند برابر کنیم یا ماشین گران قیمت‌تر بخریم. ما باید طمع را کنار بگذاریم و تعصب را وارد کارمان کنیم چرا که اسم‌مان ماندگار می‌شود.

اگر در استقلال باشم، قضیه فرق می‌کند

اگر دقت کنیم آنهایی ماندگار شدند که به رنگ لباس‌شان متعصب بودند و اولویت اول برای آنها، مسائل تعصب به تیم و لباس بوده و سپس مسائل. من یک استوری گذاشتم و مدعی بودم که می‌توانم در تیم استقلال بازی کنم به دلیل این که جسم ایمان با صفا در استقلال بازی نمی‌کند شاید در تیم‌های دیگر فقط جسم من بازی کند گرچه که این گونه نبوده و همه می‌دانند که من در هر تیمی که بودم با تمام وجود تلاش کردم ولی در استقلال قضیه فرق دارد تمام خانواده ایمان با صفا و گذشته و آینده و روح و قلب ایمان با صفا در استقلال است اگر ایمان با صفا در استقلال باشد واقعا قضیه فرق می‌کند.  

هیچ بازیکنی پس از پایان فصل ۱۰۰ درصد آماده نیست

در مورد مصدومیت و عدم آمادگی من شایعاتی به راه افتاده بود. من یک سوال دارم. آیا پس از پایان لیگ، یک بازیکن لیگ برتری تا شروع فصل جدید آمادگی ۱۰۰ درصدی خود را حفظ می‌کند؟ خیر، آن بازیکن استراحت می‌کند و سپس تمرینات انفرادی خود را آغاز می‌کند و در تمرینات پیش فصل، تمرینات بدنسازی و بازی‌های دوستانه به مرز ۸۰ درصد آمادگی می‌رسد. در کل دنیا این گونه است.

من نه پیر هستم و نه ناآماده 

من نه مصدومم و نه ناآماده. پیر و مسن هم نیستم چرا که ۳۱ سال سن دارم و هر روز هم تمرین انفرادی انجام می‌دهم. تمرین انفرادی من زیر نظر پزشک بدنساز بلژیکی است که در کادر فنی همان تیم هندی بود و با مقداری تحقیق کردن می‌توان متوجه شد که در هند در چه تیمی بازی می‌کردم، قضاوت الکی نکنیم. امیدوارم تمام فوتبالیست‌هایی که مانند من به دنبال عقد قرارداد با تیم جدیدی هستند و از شغل و عشق‌شان دور شده‌اند، بتوانند فوتبال خود را ادامه دهند و من هم در کنار آن‌ها بتوانم به عشق خود ادامه دهم تا سالی که بفهمم دیگر نمی‌خواهم فوتبال بازی کنم و آن را کنار بگذارم.

منبع : منبع