«قلب ایران شکست» و «حیف شد». اولی را گزارشگر انگلیسی بعد از گل مسی به ایران گفت و دومی را عادل. فصل مشترک هر دو عبارت این است که تلاش ایران برای به دست آوردن امتیاز مقابل آرژانتین بزرگ کافی به نظر می‌...

«قلب ایران شکست» و «حیف شد». اولی را گزارشگر انگلیسی بعد از گل مسی به ایران گفت و دومی را عادل. فصل مشترک هر دو عبارت این است که تلاش ایران برای به دست آوردن امتیاز مقابل آرژانتین بزرگ کافی به نظر می‌رسید. گل مسی زیبا بود، تلاش ایران زیباتر. 

قلب ما شکست. پنالتی واضح ما را نگرفتند در بازی‌ای که موقعیت‌های گل ما بیشتر بود. فوتبال روی بی‌رحمش را به ما نشان داد اما قرار نبود این تنها باری باشد که فوتبال با ما بی‌رحمی می‌کند.

در جام جهانی 2018 فقط چند سانتی متر با سرگروهی در گروه مرگ فاصله داشتیم. همان  وقتی که تمام بازیکنان ما بعد از دیدن توپ روی توی کنار دروازه به جای داخل دروازه وا رفتند، دست‌هایشان ناخودآگاه به روی سرشان رفت و زانوهایشان خالی کرد و آهی از روی حسرت کشیدند، همه‌ ما، آنها بودیم و چنین ناامیدی را کمتر در دل حس کرده بودیم.

بارها با خودمان گفتیم کاش طارمی‌ای که در پورتو بازی می‌کند پشت آن توپ بود.  بارها به این فکر کردیم که اگر آن توپ گل می‌شد چه شعفی تمام جامعه را فرا می‌گرفت.

قبل از بازی با پرتغال هم یکبار دیگر دل ما را شکسته بودند. آن لحظه‌ای که سعید عزت دروازه‌ اسپانیا را باز کرد و ما همراه تمام بازیکنان می‌دویدیم و مثل خیابانی فریاد می‌زدیم: «ما به اسپانیا گل می‌زنیم» ولی همان طور که روزنامه‌ آاس فردای مسابقه تیتر زده بود، دوباره «قلب ایران شکست» و این بار VAR، بذر ناامیدی را در دل ما کاشته بود.

شاید اما دردناک‌ترین صحنه همان گل اول ژاپن به ما در نیمه‌نهایی جام ملت‌های آسیا باشد. ما همان طور که بعدها کی‌روش گفت: «با فاصله بهترین تیم جام بودیم. ما باید قهرمان جام ملت‌های آسیا می‌شدیم.» ولی به خاطر همان اشتباه جام از دست‌مان سُر خورد.

حالا ما ماندیم و آخرین فرصت یک نسل طلایی از فوتبال ایران. ما ماندیم و جام جهانی قطر. ما از بازنده سربلند بودن خسته شدیم. دیگر کلیشه‌ «این باخت چیزی از ارزش‌هایمان کم نکرد»، کافی ست. ما دیگر نمی‌خواهیم دلمان بشکند.

پسران ایران به ما غریو شادی، غرور پیروزی و خاطره‌ای خوش برای نسل‌های آینده را هدیه دهید.

نوشته: محمد حسین نعمتی

منبع : منبع