- اخبار فرهنگی - پایگاه خبری تاج من- مجتبی برزگر: اوایل دهه هفتاد بود که پس از پشت سرگذاشتن مسائل و مشکلات مربوط به جنگ و یافتن فرصت لازم برای توجه و پرداخت به سینما و تلویزیون به عنوان تریبون‌های اص...
- اخبار فرهنگی -

پایگاه خبری تاج من- مجتبی برزگر: اوایل دهه هفتاد بود که پس از پشت سرگذاشتن مسائل و مشکلات مربوط به جنگ و یافتن فرصت لازم برای توجه و پرداخت به سینما و تلویزیون به عنوان تریبون‌های اصلی عرضه محصولات فرهنگی، لزوم تأسیس مؤسسه تهیه و توزیع پروژه‌های سینمایی و تلویزیونی به شدت احساس می‌شد. به همین منظور شرکت "سیما فیلم نوید" به عنوان مؤسسه‌ای غیرانتفاعی در محل تل فیلم سابق و استودیو گلستان فعلی در سال 1373 تأسیس می‌شود.

اساسی‌ترین وظیفه‌ای که در آن زمان برای این مجموعه تعریف شده بود، تولید محصولات تصویری با درجه کیفی «الف ویژه»، «الف» و «ب» در قالب فیلم سینمایی، داستانی، مستند و سایر ساختارها بود که محور توجه آن نیز تأکید بر ارزش‌ها، فرهنگ، هنر و تمدن اسلامی و ایرانی ذکر شد.

همچنین ارائه و فروش خدمات برنامه‌سازی به داخل و خارج از کشور، بازاریابی و مبادله آثار، ایجاد تسهیلات لازم برای مشارکت سایر نهادها و سازمان‌های بخش عمومی و خصوصی در فرآیند برنامه‌سازی و سازماندهی منابع مؤثر در صنعت سینما و تلویزیون کشور از جمله شهرک سینمایی مانند مجموعه غزالی از دیگر وظایف این مؤسسه به شمار می‌رفت. به دنبال هدف ارائه و فروش خدمات برنامه‌سازی به خارج از کشور، شرکتی تحت عنوان «CMI» در کنار شرکت سیما فیلم تأسیس شد.

شکل‌گیری و مأموریت‌ها

سیما فیلم از بدو تأسیس تا سال 1381 بیش از 300 عنوان برنامه در طبقات مختلف تولید کرد که از آن میان می‌توان به آثاری چون «لیلی با من است»، «تنهاترین سردار»، « ولایت عشق» و ... اشاره کرد. این مؤسسه از تیرماه 1381 با توجه به قانون یکپارچه‌سازی شرکت‌ها و مؤسسات کوچک‌تر تحت عنوان «سیمافیلم» در زیر مجموعه معاونت سیمای سازمان صدا و سیما قرار گرفت که این امر تاکنون به قوت خود باقی مانده است. از جمله وظایفی که در این خصوص برعهده ریاست این مرکز قرار گرفته، تحقیق، بررسی، گردآوری، تجزیه و تحلیل و حفظ اطلاعات مربوط به صنعت تصویری کشور و ادامه برنامه‌ریزی اجرایی در این زمینه است.

توجه به استانداردهای کمیّ و کیفی در تولید برنامه‌ها، پذیرش سفارش ساخت برنامه‌های گوناگون جهت تأمین برنامه و پخش از شبکه‌های مختلف تلویزیونی همزمان با راه‌اندازی شبکه توزیع ویدئویی کشور، اکران سینمایی و سفارش ساخت محصولات تصویری به اشخاص حقیقی و حقوقی از جمله فعالیت‌های مرکز سیما فیلم محسوب می‌شود.

فعالیت‌های تولیدی سیما فیلم که با هدف‌گذاری دقیق در حوزه تولید سریال‌های فاخر و الف‌ویژه دنبال می‌شد؛ تا اینکه در پی اجرایی شدن برنامه‌های چابک‌سازی و اصلاح ساختارهای سازمان صداوسیما، "مرکز سیما فیلم " با تغییراتی به "مرکز امور نمایشی سیما" بدل شد.

این تغییر ساختار و  به عبارت تصحیح و دقیق مأموریت‌های محوله با هدف ساماندهی یکپارچه برنامه‌های نمایشی به لحاظ روند تولید، موضوع، محتوا و ساختار، با هدف ارتقاء سطح کیفی تولیدات و براساس اهداف و سیاست‌های صداوسیما و مأموریت‌های شبکه‌ها از مهمترین ضرورت‌های تشکیل مرکز امور نمایشی سیما بوده است.

مأموریت‌هایی که «سیما فیلم» عهده‌دار آن است:

1- دریافت ایده‌ها، طرح‌ها و متون نمایشی از شبکه‌ها برای بررسی و تصویب.

2- بازنویسی روند تولید آثار نمایشی از ایده تا پخش.

3- تعیین مدیران گروه‌های فیلم و سریال با هماهنگی مدیران شبکه‌ها.

4- تشکیل شوراهای طرح و برنامه برای بررسی و تصویب متون نمایشی.

5- تشکیل شورای برآورد، بودجه و ارزیابی فنی و تولید، برای آثار نمایشی.

6- نظارت مستمر بر تولید آثار نمایشی از مرحله تصویب تا پایان تولید با هدف انطباق آثار تولیدی با اهداف و سیاست‌های رسانه ملی.

انتخاب رئیس جدید و نگاهی به رؤسای قبل

چند روز گذشته (هفدهم دی‌ماه) با حکم «محسن برمهانی» معاون سیما، «مهدی نقویان» به سمت رییس مرکز سیمافیلم منصوب شد. وقتی درباره مهدی نقویان، رییس تازه مهمترین مرکزِ سریال‌سازیِ تلویزیون صحبت می‌کنیم، سریال‌های «گاندو»، «محرمانه»، «ترور» و... به خاطرمان می‌آید چون نقویان مدیر ساخت و تولید این آثار بوده است. سریال‌هایی که در آن ایدئولوژی و استراتژی حرف اول را می‌زند.

وی از سال 1398 نیز مدیرعامل موسسه فرهنگی هنری اندیشه شهید آوینی است و مدیریت ساخت و تولید سریال‌های «گاندو»، «محرمانه»، «ترور» و... و همچنین کارگردانی آثار شاخصی همچون نماهنگ «بابا خون داد»، فیلم کوتاه «اقتباس»، مستندهای «روایت رهبری»، «در لباس سربازی»، «رمز و راز ملکه»، «برادران» و «در برابر طوفان» را در کارنامه کاری خود دارد.

باتوجه به فضایی که «نقویان» دارد او می‌تواند کم‌کاری‌های ساخت سریال در کارهای فاخر و استراتژیک جبران کند. اما اینکه چقدر او فضای سرگرمی و سلایق و علایق مخاطب را بشناسد و بتواند نقشِ هدایت درست را در جریانِ تولید سریال در تلویزیون ایفا کند را باید منتظر بمانیم و ببینیم چطور این سیاستگذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌ها پیش خواهند رفت. جواد رمضان‌نژاد رئیس پیشین این مرکز در سه سالی که روی کار بود نتوانست موفقیتی را حاصل کند. شاید «زیرخاکی» تنها محصولی باشد که این دوره بتواند به آن ببالد.

از آنجایی که در شرح وظایفِ سیما فیلم آمده در طول روز می‌بایست سه و نیم باکس تولیدی داشته باشد و در سال 40 اثر را به نمایش دربیاورد اما در دوره قبلی این اتفاق نیفتاد. به هر حال قرار بود «سیما فیلم» پاتوق هنرمندان باشد؛ هدف هم این بود که خارج از فشار آنتن آثار فرهنگی ساخته شود و کارهای بزرگی چون «امام علی(ع)»، «یوسف پیامبر» و یا «مختارنامه» روی آنتن آمدند و به کشورهای مختلف عرضه شد.

رؤسای سیما فیلم در دوره آقای لاریجانی حیدریان، بعدتر خسروی به این سمت رسید. زمان عزت‌الله ضرغامی، اسلامی‌مهر به این مسند رسید و تا پایان دوران اسلامی‌مهر، سیما فیلم محلی برای تولید کار فرهنگی خارج از سازمان بود که عملکردش با شبکه‌ها متفاوت باشد. مجموعه‌های «مختارنامه»، «یوسف پیامبر»، «شهریار»، «روزگار قریب»، «مدار صفر درجه»، «کلاه پهلوی»، «در چشم باد»، «شوق پرواز»، «تبریز در مه» و سریال‌های چندگانه «ستایش» و «پایتخت» نیز در همین دوران مجوز ساخت گرفتند.

با پایان این پروژه‌ها، علی دارابی یک اتاق فرمان به نام اتاق الف‌های ویژه در معاونت سیما ساخته شد و تاجبخش فناییان یکی از آن افرادی بود که در این اتاق حضور داشت و در همان زمان 30 پروژه برای تولید تایید شد، در دو سال آخر ریاست ضرغامی اختیار از سیما فیلم گرفته شد و این مجموعه عملاً دوره رخوتش را پشت سر گذاشت و تنها سریال الف‌ویژه‌ای که در این دوران ساخته شد «معمای شاه» بود و در دوره مسعود زادگان هیچ نتیجه‌ای به ثمر نرسید.

بعدتر و به سبب تغییر و تحولاتی که ایجاد شد، سریال‌ها به جای اینکه توسط کارشناسان بررسی شوند، تنها به واسطه نوع ارائه مطلب مورد تایید قرار می‌گرفت و همین باعث شد تنوع سلیقه در تولید از بین برود. این روند نیز کماکان ادامه دارد و همین باعث شد تا تولید در زمان سرافراز کاهش پیدا کند و این روند تا امروز ادامه پیدا کرد. هر مدیری که روی کار آمد سلیقه خودش را اعمال کرد به همین سبب هم نگرانی بر این است که نقویان سلیقه شخصی‌ و ایدئولوژی‌های خودش را در تولید آثار اعمال کند.

یکی از اتفاقاتی که چندی پیش در گلایه رهبر انقلاب هم مشهود بود پرداختن به حوادث تاریخ انقلاب بود. ایشان در دیدار با خانواده‌های شهدای حادثه تروریستی شاهچراغ ضمن توصیه به دستگاه‌های فرهنگی و رسانه‌ای برای ساخت آثار هنری در این زمینه‌ها، فرمودند: « ما در مسائل مربوط به حوادث و تاریخ انقلاب اسلامی و جنایت‌های دشمنان از نظر کار رسانه‌ای و تبلیغی، کوتاهی داریم به‌گونه‌ای که نسل جوان ما اطلاعات زیادی از حوادث گذشته از جمله جنایات منافقین ندارد. تبیین این واقعیت‌ها جزو وظایف فعالان بخش‌های هنری، تبلیغی و نگارشی و همه دستگاه‌های فرهنگی است.»

محسن برمهانی هم با توجه به این مأموریت سیما فیلم که با پرداختن به کارهای غیراستراتژیک و صرفاً «آپارتمانی» از مسیرِ اصلی خودش خارج شد، رئیس جدید این مرکز را به شرح وظایف اصلی توصیه کرد. او در حکمِ مهدی نقویان آورد:

"ایران اسلامی در طول تاریخ پرافتخار خود از گنجینه‌های ممتاز و بی‌نظیر داستان‌پردازی،  تصویرسازی و هنرهای روایی بهره‌مند بوده و امروز با توجه به رقابت‌های روزافزون منطقه‌ای و جهانی و ضرورت تاریخی و تمدنی، احیای این جایگاه و جهش در هنرهای نمایشی و روایت هنری، اهمیت مضاعف پیدا کرده است. انقلاب اسلامی نیز از یک سو بر گنجینه ماجراهای ملی و قهرمانان مردمی و قصه‌های پرفراز و فرود و تجربه زیست ممتاز ملت افزوده و از دیگر سو چشم‌ودل توده‌ها و نخبگان بسیاری از ملت‌های جهان را مشتاق شنیدن از ایران عزیز کرده است.

برنامه‌ریزی برای تحول در سازماندهی تولید و به‌کارگیری سازوکارهای مؤثر برای استفاده حداکثری از سرمایه‌ها و استعداد‌های موجود در عرصه هنرهای نمایشی و جلوگیری از انحصار، کاهش بروکراسی‌های غیرلازم و افزایش کیفیت ساخت مجموعه‌های داستانی متناسب با راهبردهای مصرّح در سند تحول، هماهنگی کامل با دفتر فیلمنامه رسانه ملی در جهت هم‌افزایی راهبردی و عملیاتی، قانون‌مند کردن نظارت منطقی و مؤثر بر تولید در ابعاد مالی، نیروی انسانی، محتوایی و... در بازه زمانى مشخص پیگیرى شود."

همچنین کاهش هزینه‌های غیرضروری، افزایش بهره‌وری و گسترش زیرساخت‌های تولید حرفه‌ای و صنعتی، رصد، رتبه‌بندی، ارتباط و به‌کارگیری مجموعه ظرفیت‌های انسانی، حرفه‌ای، مادی و سخت‌افزاریِ تولید نمایشی فراتر از پایتخت، هم‌افزایی با بخش‌های دولتی و خصوصی در راستای جهش چشم‌گیر کیفی و کمّی آثار نمایشی با رویکرد تمدن‌سازی در چشم‌اندازهای ملی، منطقه‌ای و جهانی از دیگر تأکیدات در این حکم است.

برزخ تولید بی‌کیفیت سریال در تلویزیون

تغییر در مدیریت مرکز امور نمایشی صداوسیما و تمایل به تقویت مهم‌ترین ساختار سریال سازی سازمان صداوسیما از تغییر در رویه‌ها حکایت می‌کند. در برزخ تولید مجموعه‌های بی‌کیفیت تلویزیونی، نگاهی نو که ظرفیت‌ آثار نمایشی و اهمیت حوزه فیلم و سریال را به عنوان ابزار رقابتی رسانه ملی برای ارتباط با مخاطب بشناسد،‌ می‌تواند تغییراتی جدی در فرآیند سریال‌سازی تلویزیون و کمیت یا کیفیت آثار تلویزیونی به وجود آورد.  

به نظر می‌رسد تغییر در مدیریت سیما فیلم می‌تواند نقطه‌ آغازی برای شروع تغییرات فنی و ساختاری در روند ساخت سریال‌های تلویزیونی باشد. به شیوه‌ای که مسیر تصویب فیلمنامه و گذار از فرآیندهای تولید، نظارت، پخش و روندهای ساخت آثار نمایشی با اعمال تغییراتی در گروه‌های ستادی تولید فیلم و سریال شبکه‌ها دچار تغییر و ذیل یک مجموعه متمرکز مسیر خود را طی کند.

روندی که بنا بود از ابتدای مدیریت پیمان جبلی بر سازمان صداوسیما، با اتخاذ تدابیری علیه استمرار وضع موجود رسانه ملی، مسیر اصلاح فرآیندها را آغاز کند. مدیران رسانه ملی این روزها بهتر از گذشته دریافته‌اند که رستگاری مجموعه تحت امرشان در خلاف آمد عادات رایج، ترک محافظه‌کاری و علیه حفظ و استمرار وضع موجود است.

پایان انحصار سیما فیلم و بازگشت رقابت به شبکه‌ها

تعدد مراکز تصمیم‌گیر باعث شده رقابت میانِ شبکه‌ها از بین برود. زمانی شبکه‌ها با سریال‌سازی و برنامه‌سازی سعی می‌کردند از همدیگر پیشی بگیرند و این خودش باعث می‌شد تا تولیدات بهتری داشته باشیم. سیمافیلم باید در این راستا بیشتر تقویت شود تا به الف‌ویژه‌ها سر و سامان بدهد و کارهای فاخر بیشتری روی آنتن تلویزیون داشته باشیم. سریال‌ها با دلار ساخته نمی‌شوند بلکه خدمات و امکاناتی که به سریال‌ها می‌رسد همه بر مبنای دلار محاسبه می‌شوند. متأسفانه کسانی که در جلسه برآورد می‌نشینند انگار در این دنیا زندگی نمی‌کنند. طوری رفتار می‌کنند که تهیه‌کننده هر طور شده این کار را به سرانجام برساند. این انتقادات را بسیاری از تهیه‌کنندگان دارند که باید به آنها توجه شود.

یکی از انتقادات دیگر، تحرکِ پایین شبکه‌های سیما است که به یک پخش‌کننده تبدیل شده‌اند. بسیاری این اعتقاد را دارند که  آنقدر تسلط سیمافیلم بر مدیران شبکه و تصمیم‌گیری یک‌سویه در سریال‌سازی استراتژی درستی نبود. سیمافیلم یک شبکه بی‌نام بود که فقط کار نمایشی تولید می‌کرد اما در زمان «سرافراز» رئیس اسبق صداوسیما به مدیریت مرکزی نمایش تبدیل شد؛ یعنی در واقع همه شبکه‌ها زیرمجموعه این مرکز نمایشی شدند.

این رویه باید تغییر کند و سیما فیلم به سمت اجرای مأموریت‌های خود خصوصاً ساخت کارهای مهمِ الف ویژه فاخر و تأثیرگذار برود تا اینکه کارهای معمولی برای کنداکتور شبانه بسازد. از این جهت رقابت بین شبکه‌ها هم از بین می‌رود. با تغییر این رویه حتماً سریال‌های 90 شبی و بازگشت رقابت به شبکه‌ها، سریال‌سازی رونق بیشتری می‌گیرد.

یک واقعیت انکارناپذیر

شاید این روزها بارها از زبانِ منتقدین شنیده باشید که می‌گویند سریال‌های تلویزیون دیگر خیابان‌خلوت‌کن نیست. واقعیت همین است؛ تلویزیون باید این واقعیت را بپذیرد دیگر نمی‌تواند انحصارگرِ بازار سریال‌سازی باشد. اگر این واقعیت را بپذیرد حتماً این توهم از بین می‌رود هنوز هم "مردم سریال تلویزیون را می‌بینند." اما این‌طور نیست! امروز با حضور پلتفرم‌های خانگی و دسترسی مخاطبین به آثار نمایشی متنوع،  اگر تلویزیون نتواند سریال‌های با کیفیتِ تأثیرگذار بسازد قافیه را مثلِ این روزها به رقبا باخته است.

از طرفی این فرض غلط است که برخی از مدیران دارند؛ ما نباید دنبال رقابت باشیم! اتفاقاً سریال‌های تلویزیونی با سریال‌های نمایش‌خانگی از قدیم‌الأیام با هم رقیب بودند و امروز هم هستند؛ وقتی مدیران به این نکته باور پیدا کنند حتماً در فضایِ تهیه‌کنندگان و سریال‌سازان و حتی هنرمندان هم جاری و ساری می‌شود.

هنوز مخاطب در میان شبکه‌های متعدد، به دنبال نوستالژی‌ها یا در واقع مجموعه‌های موفق گذشته تلویزیون می‌گردد تا مخاطب جعبه جادو بماند. بارها با کارگردانان و بازیگران گذشته و حتی امروز صحبت کرده‌ایم و آن‌ها هم نسبت به این روند سریال‌سازی گلایه دارند. جالب است یکی از مهم‌ترین انتقادات‌شان به سازندگانی برمی‌گردد که در زمان پرداخت و مطالعه فیلمنامه، کار دیگری را با بازیگر جلو می‌برند اما به هنگامِ تدوین و نمایش، کار دیگری می‌شود.

یکی از این بازیگران سیاوش طهمورث است که وقتی سریالِ «021» را بازی کرده بود و ضعف‌های محسوسِ این مجموعه حواشی‌ای ایجاد کرده بود، همان موقع به یکی از رسانه‌ها گفت: «زمانی که فیلمنامه این مجموعه به دستم رسید کار را پسندیدم چرا که احساس کردم این سریال با دیگر آثار طنز متفاوت است اما متأسفانه آنچه ساخته شد، چیزی نبود که در فیلمنامه خوانده بودم و به همین دلیل چندان از حضورم در این سریال راضی نیستم. نمونه‌های بسیاری از این دست وجود دارند که دلیل بر عدم نظارت درست و دقیق بر فیلمنامه و مراحل تولید است.

کارهایی که این روزها با طرح (سیناپس) آن و وابستگی زیاد از حد به فضای مجازی در بسیاری از کارهای امروز دیده می‌شود. عدم توجه به نیازهای مخاطب و جامعه و شتاب‌زدگی در تولید علت‌های دیگر ضعف در سریال‌سازی است. تلویزیون در عرصه ساخت سریال انگار مخاطب را فراموش کرده که هر بار به سراغ فیلمنامه‌ها و سوژه‌ها و موقعیت‌های تکراری می‌رود. انگار فراموش کرده‌اند که امروز مخاطب با رسانه‌ها و مدیوم‌های مختلفی روبرو است و اگر خوراکِ مناسب و متناسب با ذائقه سخت‌گیرِ امروز مخاطب تهیه نشود، مردم کماکان رسانه‌های دیگری را برای تماشا انتخاب می‌کنند.

خطر بسیاری جدّی است اگر به نظرات مردم اهمیتی داده نشود و با این روند و اتکا به چند تهیه‌کننده، فیلمنامه‌نویس و حتی گروه عوامل، سریال‌‌های تلویزیون همین‌طور از جامعه و مخاطب دورتر می‌شوند. وقتی در کوچه و خیابان از مردم سؤال می‌‌شود، "نظرتان درباره سریال‌های تلویزیون چیست؟"، "چرا فضای مجازی و شبکه‌های دیگر را به تلویزیون ترجیح می‌دهید؟، "آخرین سریالی که دیدید چه بوده و چرا کارهای گذشته را به امروز ترجیح می‌دهید؟"، از مدیران تلویزیون و سریال‌سازان چه انتظاراتی دارید؟"، پاسخ‌های قابل تأملی دارند؛ مثلاً می‌گویند:

"سریال‌های امروز از واقعیت جامعه دورند و مخاطبین به این دلیل نگاه نمی‌کنند چون با کار بدون برنامه و سرمنزل مواجهند که بیشتر اصطلاحاً حوصله‌بر و وقت‌تلف کن است. از طرفی دیگر کارها جوان‌پسند نیست؛ بهتر است صداوسیمای ما به روزرسانی کند و مردم را با این همه کارهای تکراری زده نکند. 

متأسفانه آنقدر فیلمنامه‌نویس‌ها از جامعه دور شده‌اند و سوژه‌های تکراری این را به مخاطب القاء می‌کند. آنقدر به خودشان زحمت نمی‌دهند که پیچیدگی فیلم‌هایشان را زیادتر کنند. یا به پایان فیلم‌ها توجه کنند تا بیننده بیشتر جذب شود. امروز آنقدر سازندگان و عوامل و دست‌اندرکاران سریال‌های تلویزیونی بیننده را درنظر نمی‌گیرند که سریالی ساخته شود تا مخاطب منتظر قسمت بعدی‌اش بماند. 

ما سال‌هاست سریالی نمی‌بینیم که منتظر قسمت بعدی‌اش بمانیم. چرا دیگر این چنین سریال‌هایی ساخته نمی‌شود؟

سریال تکراری «کارشناسان» برنامه‌ها و جای خالی تنوع در صدا و سیما

 

سیما فیلم چه کند؟

همان‌طور که برمهانی در حکمِ انتصاب رئیس جدید مرکز سیما فیلم آورده، به سمت کارهای با کیفیت محتواییِ تأثیرگذار بروند. نویسندگان خوب و کاربلد را بیاورند؛ خیلی از نویسندگانی که امروز نیستند مثلِ علیرضا طالب‌زاده که «صاحبدلان» را زمانی نوشت و هنوز هم این سریال بیننده دارد. احسان جوانمرد که نویسنده سریال «بانوی عمارت» بود و حالا «جیران» را نوشته است؛ این نویسندگان که می‌دانند چطور باید مخاطب‌پسند بنویسند و دیالوگ‌های جذاب و محتوایی داشته باشند؛ چرا نیستند؟

یکی از شرح وظایفِ رئیس جدید مرکز سیما فیلم گردهم آوردن این نویسندگان کاربلد است. مشورت با آنها برای میدان دادن به جوانانی که جویای نام‌اند و نشان داده‌اند که از توانمندی و استعدادهای خوبی برخوردارند. اما در میانِ فیلمنامه‌هایی که در این چند وقت اخیر، به نگارش درآمده و به آنتنِ سیما رسیده ضعف‌ها و خلأهای زیادی دیده می‌شود که اگر با مشاوره نویسندگان کاربلدِ تلویزیون پیش می‌رفت حتماً به یک فیلمنامه‌های جذابِ تأثیرگذار تبدیل می‌شد.

نکته بعدی ذائقه‌شناسی مخاطب است. همان اتفاقی که در جریانِ ادامه سریال «پوست شیر»، رئیس پلتفرم در گفت‌وگویی اعلام کرد ساخت ادامه هر سریال در این پلتفرم بستگی به رضایتِ مخاطب دارد. اما سریال‌هایی امروز در تلویزیون ساخته می‌شوند که الزاماً چنین استدلالی را در دستور کار ندارند. بسیاری از این سریال‌های چند فصله، توفیق چندانی نداشتند اما نویسندگان‌شان براساس سفارش به تلویزیون کار را پیش بردند. بنابراین، اینجا جایِ خالیِ ذائقه‌سنجی و یا به تعبیرِ رئیس صداوسیما، اثرسنجی خالی است.

یک نکته‌ای که بارها در میانِ انتقادهای مردم دیده می‌شود این است: "مدیران و دست‌اندرکاران به جای گوش دادن به حرف‌های واهی و رفتارهای سفارشی، از مردم نیازسنجی کنند. مخاطبی می‌گفت: از مردم جویا شوند چه کارهایی را دوست دارند. واقعاً ماه رمضان و عید نوروز سریال‌هایی پخش می‌شد که همه بی‌خیالِ شبکه‌های دیگر می‌شدند و چرا الان دیگر از این خبرها نیست؟"

برون‌سپاریِ درست

تلویزیون با بسیاری از نهادها و تشکل‌ها ارتباط دارد که از آنها برنامه و سریال خریداری می‌کند. اما به جایِ این کار که در بسیاری از اوقات با ضعف‌ها و مشکلاتی همراه بوده، می‌تواند مشارکتی کار را پیش ببرد. همان‌گونه که امروز در برخی از موارد همچون سریال «ترور» این مشارکت دیده می‌شود. بسیاری از محتواها می‌تواند با همکاری سازمان صداوسیما پیش برود و در بحث بودجه‌ای و مالی این مشارکت میان دو طرف به وجود آید. در واقع به نفع صداوسیما است که این مسئله را تجربه کند و حق انتخاب بیشتری را پیدا می‌کند. برنامه‌سازانی که اعتماد به نفس و شهامت لازم را ندارند خوشحال می‌شوند که تلویزیون در کارشان دخالت کند و مسؤولیت را به گردن آن بیاندازند.

سیمرغ موازی با سیما فیلم!

چندی پیش مرکزی تازه‌وارد در صداوسیما رسماً کار خود را آغاز کرد و قرار است مغفول‌مانده‌ها را سامان دهد. چرا که بسیاری از گونه‌های نمایشی و غیرنمایشی وجود دارند که نیاز به احیاء و تقویت دارند. در چند سال اخیر، آنتن تلویزیون خالی از تله‌تئاتر، کارهای کوتاه نمایشی و غیرنمایشی بوده و فقط سیمافیلم توانسته است چند سریالِ فاخر، الف‌ویژه و سریال‌های هرشبی مناسبتی و غیرمناسبتی را با کمک گروه‌های فیلم و سریال شبکه‌های تلویزیونی پیش ببرد، اما خبری از تنوع ژانر نیست؛ بسیاری از مخاطبین در مناسبت‌ها، انتظار کارهای مناسبتی همچون دهه‌های گذشته دارند یا سریال‌هایی که معمایی، رمزآلود و پلیسی باشند.

*شرح وظایف و چرایی تشکیل «سیمرغ»

رئیس صداوسیما در همان روزها شرح وظایف این مرکز را این‌گونه اعلام کرد: داکیو درام یا مستند داستانی در دستور این مرکز خواهد بود، به‌عبارتی تأسیس این مرکز، ظرفیت‌های مغفول‌مانده هنری را فعال‌تر خواهد کرد، احیای تله‌تئاتر را یکی از بخش‌های مرکز سیمرغ معرفی کرد و تأسیس این مرکز ظرفیت‌های مغفول‌مانده هنری را فعال‌تر خواهد کرد.

با توجه به این صحبت‌ها، می‌توانیم سیمرغ را سرآغاز تفکیک نظام‌های تولید و پخش بدانیم، همان عبارتی که معاون سیما از آن استفاده کرد و قرار است نظام تولید از نظام پخش تفکیک شود و بنابر سند تحول رسانه ملّی، مرکز سیمرغ کنار مراکز سیمافیلم و صبا قرار خواهد گرفت تا کنار دو مرکز جدید التأسیس مرکز تولید آثار کوتاه و دفتر فیلمنامه به این تفکیک کمک می‌کند.

مجید اکبرشاهی که پیش از آن مدیر گروه فیلم و سریال سیمافیلم بود و چندصباحی مدیرعامل مؤسسه تصویر شهر بود مسئولیت این مرکز را به‌عهده دارد. او هم به این نکته اشاره کرد که: "این مرکز با ساخت مجموعه‌های سیدکام (مجموعه‌های نمایشی با دکور ساده)، سرعت تولید آثار نمایشی را بالا خواهد برد و آثار متنوع و متکثری به وجود می‌آید."

آنچه واضح و مبرهن است؛ اصل احیای ژانرهای مغفول است؛ یعنی در واقع مرکز سیمرغ به‌عنوان یک ظرفیت تولیدی به سازمان صداوسیما اضافه شده است و به کمک سیمافیلم، گروه‌های فیلم و سریال شبکه‌ها می‌آید، بنابراین موازی‌کاری در میان نیست و تداخل کاری به وجود نمی‌آید. به‌تعبیر مسئول سیمرغ، امکان دارد این مرکز به حوزه سریال‌سازی کمک کند اما تداخل یا موازی‌کاری ایجاد نخواهد کرد.

انتهای پیام/

منبع : منبع