به گزارش خبرنگار اجتماعی پایگاه خبری تاج من، مسئله "مهاجرت" یکی از موضوعات حساس و چالشبرانگیز کشورمان است، با این حال همچنان اطلاعات و آمار دقیق اندکی در این حوزه در دسترس است.
"ویزای استارتآپ" ویزایی است که برای راهاندازی کسبوکار و انتقال کسبوکار از یک کشور به یک کشور دیگر داده میشود. از کشورهای آلمان، ژاپن، آمریکا، انگلیس، کانادا، سوئد، کره جنوبی، استرالیا و دانمارک میتوان بهعنوان جذابترین کشورها برای مهاجرت استارتآپها نام برد.
عدهای معتقدند که در حوزه نیروهای متخصص، ایران نیز با "مهاجرت نیروهای متخصص" درگیر شده است و از جمله دلایل این نوع مهاجرتها، نوسانات ارزی، درگیر شدن با بروکراسیهای اداری سخت و سنگین و یا وضعیت کُندی اینترنت اعلام شده است.
در ابتدا گفتوگویی با دو استارتآپ و شرکت دانشبنیان ایرانی که بنابر دلایلی از ایران مهاجرت کردهاند، انجام دادهایم که در ادامه مشاهده میکنید:
"مهاجرت تیمی" چالشی تازه در زیستبوم استارتآپی کشور/ حتی مهاجرت یک استارتآپ "بحران" استسنگاندازی در مسیر شرکتهای فعال در حوزه "توریسم سلامت" و فشار برای مهاجرت
مدیرعامل یک استارتآپ و شرکت دانشبنیان حوزه توریسم سلامت که امروز بهصورتی تیمی و شرکتی بهصورت کامل مهاجرت کرده است در گفتگو با تسنیم میگوید: ما یک شرکت فعال در حوزه گردشگری سلامت هستیم که یک پلتفرم آنلاین است و کار اصلی آن معرفی بیماران خارجی به مراکز درمانی، پزشکان و بیمارستانهای ایران است و نزدیک به 4 سال فعالیت مستقیم در حوزه "مدیکالتوریسم" و گردشگری سلامت داشتیم اما بهصورت رسمی کار خود را در سال 1396 آغاز کردیم و تا امروز بیش از 90 کشور جهان، مشتری استارتآپ ما بودهاند و در سایت ما نیز از بیش از 6 سایت پشتیبانی میشود.
وی میگوید: گردشگری سلامت را باید معدنی از طلا تلقی کرد چرا که بهصورت متوسط هر گردشگر سلامت با خود بهاندازهای در حدود 80 بشکه نفت ارزآوری دارد! در حالی که امروزه ایران علاوه بر آنکه با محدودیت و تحریم در صادرات نفت خود مواجه است، با این معضل نیز روبهروست که همین پول اندک حاصل از صادرات و فروش نفت نیز بعضاً بلوکه میشود اما ارز ورودی گردشگر سلامت بهصورت مستقیم و در همان بدو ورود وی به جیب خود مردم میرود.
مدیرعامل این استارتآپ تأکید کرد: امروز درخواست ما از دولت در راستای ارتقای فعالیت خود در بازار گردشگری سلامت، اختصاص بودجه یا حمایت مالی نیست بلکه ما خواستار این هستیم که در فرآیند و پروسه جذب بیمار از کشورهای دیگر، لااقل سنگاندازی و ممانعت بهعمل نیاورند!
حمایتهایی که در حد سوت و کف زدن باقی ماند!/ فرصتطلبی کاناداییها برای جذب فناوران ایرانی
مدیرعامل یکی از استارتآپهایی که در حوزه "اسکنر سهبعدی انسان" کار میکند و قصد مهاجرت از ایران را دارد در گفتوگو با خبرنگار تسنیم میگوید: سال 1395 بود که بهصورت جدی به مطالعه بازارهای آینده پرداختیم، در آن زمان حدود 6 ماه به مطالعه فناوریهای مورد تقاضای آینده و بازارهای فناورانه پیشرو وقت صرف شد و ضمن بازدید از نمایشگاههای بینالمللی و مقالات علمی بیشمار به این نتیجه رسیدیم که "اسکنر سهبعدی" یکی از 10 محصول فرافناوری و بهروی لبه میتواند باشد که برای تحقیق، توسعه و تولید آن میتوان اقدام کرد.
وی گفت: پس از فرصت مطالعاتی با ایجاد تیم ارزیابی فنی، تحقیقات بهروی این محصول را آغاز کردیم و این کار در حاشیه کسبوکار موجودمان نزدیک به یک سال طول کشید زیرا مطالعه درباره آنچه آینده نیاز دارد و جمعآوری تخصصهایی که برخی از آن وجود نداشت و نیروی انسانی بسیار کمی هم که برای توسعه آن یافت میشد در عمل کار خطیری بود تا آنکه بالاخره از سال 1398 تا سال 1399 محصول نمونه اولیه قابل عرضه به بازار شرکت فناور ما ساخته شد.
این فعال حوزه استارتآپ ادامه داد: در سال 1400 اسکنر انسان جزو 20 استارتآپ برتر با حمایت صندوق شکوفایی ریاستجمهوری و کمیسیون فاوای اتاق بازرگانی ایران عازم "جیتکس دوبی" شد و مورد استقبال شرکتهای خارجی زیادی واقع شد حتی یک شرکت آلمانی تفاهمنامه همکاری امضا کرد و پس از آن ایمیلهای زیادی بابت ارائه فناوری به کشورهایی مانند امارات، آلمان و کانادا بهسمت ما سرازیر شد! لیست حمایتها از کمکهای بلاعوض در طراحی و توسعه دستگاه تا ایجاد تیم توسعه بازار بینالمللی بسیار وسوسهبرانگیز بود.
وی تصریح کرد: این اسکنر در بسیاری از رویدادها، برنامههای تلویزیونی، سمینارها و جلسات معرفی، شرکت کرد و بسیار مورد تشویق حضار واقع شد اما این تشویق در حد کف زدن باقی ماند تا آنکه کاناداییها بدون آنکه بدانند ما چگونه به این مرحله رسیدهایم با دهها جلسه "کوچ" و مشاوره علاوه بر کمک در توسعه بازار بینالمللی و برگزار رایگان جلسات معرفی در سطح بینالملل و آموزش تخصصی تجارت جهانی، راه را برای مهاجرت باز کردند و سرمایهگذاران بزرگی از این پروژه استقبال کردند. جهت سرمایهگذاری این پروژه به تعداد زیادی از سرمایهگذاران داخلی پیشنهاد شد عدهای که از درک فناوری آن عاجز بودند، عدهای هم بهدنبال سهمخواهی یا نوشتن صدها کاغذ باطل برای ارائه پیشنهادات فنی مالی بودند اما این طرح شاید نهایتاً با 10 صفحه پروپوزال در کانادا پیش رفت و برای آنها، مهم اثبات بازار بود که مورد تأیید قرار گرفت.
آیا ایران با پدیده اپیدمی و مهاجرت تودهوار شرکتهای دانشبنیان یا استارتآپها مواجه است؟
این دو مورد در موضوع مهاجرت شرکتهای دانشبنیان را بهعنوان نمونه ذکر کردیم و البته ممکن است شرکتها یا استارتآپهای دیگری نیز در حوزههای مختلف باشند که بنابردلایل متعدد قصد مهاجرت داشته یا اینکه بهصورت کامل و تیمی از کشور مهاجرت کردهاند اما موضوع مهاجرت تیمی استارتآپها مدتی است که در رسانهها مطرح شده است.
شاید یکی از نخستین افرادی که موضوع انتقال مهاجرت از حالت فردی به استارتآپی را مطرح کرد "روحالله دهقانی فیروزآبادی؛" رئیس وقت جهاد دانشگاهی و معاون فعلی علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاستجمهوری بود که البته وی مسئله مهاجرت شرکتهای دانشبنیان را بهصورت همهگیری و اپیدمی مطرح نکرده است.
وی دراینباره گفته بود: "کشورمان از شرکتهای دانشبنیان اسمی و غیراسمی پر شده است و البته زیاد به کلمه اسمی اعتقاد ندارم، چراکه تعداد زیادی شرکت دانشبنیان در حال تولید فناوری هستند و شاید عنوان دانشبنیانی هم نداشته باشند؛ حالا اینجا اگر برای زنجیره بین تبدیل فناوری به نوآوری، طراحی و فکری نداشته باشیم با مشکل مواجه میشویم چراکه در این مرحله دانشمندانی (فارغالتحصیلان دانشگاهی) تربیت کردهایم که در شرکتهای دانشبنیان و فناور در حال تولید فناوری هستند اما در همین جا درجا میزنند؛ چرا که فناوریهای تولیدی آنها باید برای استفاده، تبدیل به نوآوری شود و بهدلیل همین مشکل، اتفاقی مانند آنچه درحال رخ دادن است، خواهد افتاد بهطوری که حالا نه با مهاجرت نخبگان بلکه با معضل مهاجرت شرکتهای دانشبنیان روبهرو شدهایم.
در زمان حاضر کشوری مانند امارات 100 هزار ویزای طلایی به فناوران میدهد و ترکیه و کشورهای دورتر جوانان ما را جذب میکنند. سالهای پیش هنگامی که یک جوان نخبه تحصیلات خود را به پایان میرساند، به یکی از کشورهای پیشرفته مهاجرت میکرد و ممکن بود در این بین چند دوست خود را نیز برای مهاجرت تشویق کند اما هماکنون یک شرکت دانشبنیان به ترکیه یا امارات مهاجرت میکند و این مسئله بسیار جای تأمل دارد چراکه ممکن است شرکتهای دانشبنیان دیگر را تشویق به مهاجرت کند، علت بروز این مسئله نیز مشخص است چراکه دانشبنیانهای ما فناوریهایی تولید میکنند که در کشورمان مشتری ندارد."
اما پرویز کرمی؛ مشاور وقت معاون علمی و فناوری ریاستجمهوری در گفتوگو با خبرنگار تسنیم درباره چرایی مهاجرت برخی از شرکتهای دانشبنیان و استارتآپهای کشورمان گفته بود: "مهاجرت شرکتهای دانشبنیان و استارتآپ همهگیر نیست و اصلاً واقعیت ندارد! این نکته را من صریح بگویم که این موضوع توسط دوست عزیزم جناب آقای دکتر دهقانی فیروزآبادی مطرح و در یک بحث سهساعته آسیبشناسی شده است که اگر همه ما یعنی کشور، دولت، نهادهای حاکمیتی و حتی مردم در این موضوع کمک نکنیم، ممکن است این اتفاق بیفتد؛ چیزی بهاسم همهگیری یا اپیدمی مهاجرت نداریم البته ممکن است چند شرکت مهاجرت کرده باشند و ما منکر آن نیستیم اما این شرکتها اگر حمایت بشوند که حمایت نیز میشوند، این اتفاق نمیافتد؛ ما حتی در موضوع مهاجرت مغزها نیز دچار غلو هستیم؛ در موضوع مهاجرت مغزها بهاستناد آمار رصدخانه ملی مهاجرت ایران، رتبه ما در بحث مهاجرفرستی 20 بوده است که خیلی از کشورهای دیگر جلوتر از ما بودهاند."
موضوع بعدی، آمار ارائهشده از سوی "رصدخانه مهاجرت ایران" است که تقریباً در سالهای اخیر یکهتاز مرجعیت آمار مهاجرت در تمامی این حوزهها این پژوهشکده بوده است که البته صحت آمارهای این پژوهشکده نیز با تردید مواجه است!
روحالله دهقانی فیروزآبادی در نشستی که اخیراً با اصحاب رسانه در معاونت علمی برگزار شد در پاسخ به سؤال خبرنگار تسنیم مبنی بر اینکه موضوع مهاجرت استارتآپها، وضعیت رصدخانه مهاجرت ایران و ممنوعالمصاحبه شدن مدیر این رصدخانه و اینکه مرجعیت اعلام آمار مهاجرتها چهکسی است؟ گفت: "نمیدانم خبر ممنوعالمصاحبه شدن رئیس رصدخانه مهاجرت ایران از کجا آمده است! رصدخانه مهاجرت ایران یک پژوهشکده در دانشگاه صنعتی شریف است و بهطور مستقیم با حکمرانی و دستگاههای دولتی در ارتباط نیست ازاینرو به آمارهای رسمی در این زمینه دسترسی ندارد."
دهقانی با تأکید بر اینکه این مؤسسه به آمارهای رسمی در خصوص گذرنامهها و مدارک دانشگاهی و ورودیها و خروجیها دسترسی ندارد، ادامه داد: "در چنین شرایطی دادههای ارائهشده از سوی این مؤسسه شفاف نیست و همانطور که این مؤسسه اعلام کرده است، آمارهای این رصدخانه رسمی نیست و تأکید بر این است که از ارائه دادههای غلط به مردم خودداری شود؛ پدیده مهاجرت در کشور وجود دارد و قابل کتمان نیست، وجود این پدیده ناشی از سیاستگذاریها، عدم توجه به زیرساختها و عدم ایجاد منابع جدید است.
1700 نخبه در سال 1401 درخواست بازگشت به کشور دادهاند/ "رصدخانه مهاجرت ایران" به آمارهای رسمی دسترسی ندارد!وجود پدیده مهاجرت مختص ایران نیست و در همه کشورها وجود دارد؛ یک کشوری با ابعاد ایران و نسبت فارغالتحصیلان مهندس نسبت به کل جمعیت، موجب شده است شرکتهای زیادی ایجاد شود که برخی از آنها موفق و برخی دیگر ناموفق بودهاند؛ از سوی دیگر کشورهایی مانند ترکیه، مشوقها و امتیازات خوبی برای جذب این شرکتها و استارتآپها تعریف کردهاند و برخی از استارتآپها برای بهرهمندی از این تسهیلات از کشور مهاجرت کردند اما این مهاجرت بهمعنی قهر آنها از کشور نیست و ما با بسیاری از این شرکتها همکاری داریم."
نابسامانی "مرجعیت" در ارائه آمارهای مربوط به مهاجرت
اگر از مردم در مورد شرایط مهاجرت بپرسیم احتمالاً اعداد بسیار بالایی در ذهن آنهاست که البته مقصر اصلی، اولاً منابع رسمی هستند که از انتشار آمار دقیق خودداری میکنند و فرصت را برای برخی مراکز نامعتبر و شایعات فراهم آوردهاند و ثانیاً برخی رسانهها مقصرند که به مصاحبههای غیردقیق دامن میزنند بهطور مثال مدتی قبل خبری کاملاً کذب هرچند از سر اشتباه در رسانهها (یکی از روزنامههای کشور) مطرح و مدعی شده بود "در سال 2022 تعداد 2 میلیون و 800 هزار نفر از ایران مهاجرت کردند این بهمعنای مهاجرت 3.3 درصد از ایرانیان است!"
اگرچه این روزنامه، عامدانه این اقدام را انجام نداد و بابت این مطلب غلط، عذرخواهی و مطلب مربوطه را اصلاح کرد اما این مطلب اشتباه در دیگر خبرگزاریها و فضای مجازی بهطور گسترده منعکس شد!
این قبیل موارد باعث شده است افکار عمومی بهغلط، مهاجرفرستی ایران را در شرایط بحرانی بدانند و ایران را جزو مهاجرفرستترین کشورها تصور کنند در صورتی که 10 کشور با بیشترین تعداد مهاجرفرستی در دنیا بهشرح ذیلاند که ایران در آنها جایی ندارد:
بنابراین واقعیت آماری جهان با بازنمایی رسانهای انجامشده متفاوت است و ایران طبق آمار دپارتمان اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل در سال 2020 در جایگاه 54م رتبه مهاجرفرستی جهان قرار دارد!
جوسازی رسانهای در خصوص مهاجرت پزشکان
در موضوع آمار مهاجرتهای تودهای مثل ادعای مهاجرت گسترده پزشکان نیز نکاتی قابل توجه وجود دارد. مسئله مهاجرت پزشکان بهعنوان قشر اجتماعی خاصی که نقش مهمی در سلامت جامعه دارند هرچند مانند هرکشور دیگری همواره در ایران وجود داشته است اما با شروع کرونا و افزایش مشکلات اقتصادی، این مسئله طی سه سال گذشته به یکی از داغترین موضوعات مهاجرت تبدیل شد و با هربار مطرح شدن آن در سطح رسانههای داخلی، رسانههای خارجی بهسرعت بهروی این سوژه، موجسواری میکنند و دست به سیاهنمایی و تشویش اذهان مردم، فعالان حوزه بهداشت و درمان اعم از پزشکان، پرستاران و دانشجویان این حوزه میزنند.
اما بررسیها حاکی از آن است که مسئله مهاجرت پزشکان نخستین بار در رسانهها در دی ماه 1400 توسط یکی از مقامات سازمان نظام پزشکی مطرح شد و چند ماه بعد فرد دیگری با ارائه آماری بدون سند و مدرک به این شایعه دامن زد که بازتاب گستردهای در رسانههای داخلی و بهویژه رسانههای معاند خارجی داشت!
با پررنگ شدن مسئله کمبود پزشک و تعرفههای پزشکی، این سیاست با قدرت بیشتری ادامه یافت بهطوری که تنها در 6ماهه اول سال 1401 نزدیک به 1.5 برابر سال 1400 خبر حول مسئله مهاجرت پزشکان در رسانههای داخلی تولید شد. بررسی منابع اخبار فوق حاکی از حضور پررنگ اعضای یک نهاد پزشکی در پشتپرده تولید این اخبار است بهطوری که منبع نزدیک به 90 درصد اخبار منتشرشده در این حوزه به مصاحبهها و سخنان چند نفر خاص در این سازمان بازمیگردد.
تاکنون هیچ نهاد رسمی یا غیررسمی غیر از این سازمان، هیچگونه آمار دقیقی در خصوص مهاجرت پزشکان ارائه نکردهاند و تنها آمار موجود حاصل استنادهای متناقض بهمیزان درخواست مجوز "گوداستندینگ" یا عدم سوءپیشینه پزشکی است، در واقع این سازمان درخواست چنین مجوزی را برابر تعداد مهاجرت از کشور قرار داده است! درحالی که مهاجرت مسئلهای چندبعدی است و الزاماً کسانی که اقدام به درخواست چنین مجوزی میکنند از کشور مهاجرت نمیکنند.
جوسازی در خصوص مهاجرت ورزشکاران
یکی دیگر از سویههای مهاجرت که بسیار در رسانهها پررنگ شده، مهاجرت ورزشکاران است که دائماً با انواع تولیدات رسانهای توسط رسانههای بیگانه و حتی برخی از رسانههای داخلی بازتاب مییابد و این تکرار مکرر منجر به پذیرش از سوی افکار عمومی شود. رسانهها معمولاً آمار و مستنداتی دراینباره منتشر نمیکنند بلکه بر نمونههای مهاجرتکرده بهعنوان مصداقهایی از مهاجرت ورزشکاران مرتباً تأکید میکنند اما آمار در دسترس از مهاجرت این قشر در 40 سال اخیر عدد 66 نفر را نمایان میسازد(!) که نسبت به جمعیت بزرگ ورزشکاران ما تعداد قابلتوجهی نیست و برجستهسازی رسانهای نادرستی در مورد آن صورت گرفته است، و بسیار با آنچه در افکار عمومی شکل گرفته است فاصله دارد و میتوان گفت بهطور متوسط سالیانه کمتر از 2 ورزشکار از کشور مهاجرت کردهاند!
تعداد ورزشکاران ایرانی اعزامشده به بازیهای المپیک و بازیهای آسیایی بیش از 2 هزار نفر بوده است که تعداد ورزشکاران مهاجرتکرده در قیاس با جمعیت ورزشکاران ایرانی جالب توجه است و جالبتر اینکه ورزشکاران مهاجرتکرده در بالاترین سطح ورزشی کشور قرار نداشتهاند.
در پایان باید متذکر شد در انعکاس اخبار مربوط به مهاجرت در حوزههای مختلف، صحتسنجی آمار و توجه به شیوه علمی احصای آمار و اعتبار منبع ضروری است. "مرجعیت" در حوزه ارائه آمارهای مربوط به مهاجرت بسیار حائز اهمیت است و باید از سوی سازمانها و ارگانهای متولی مورد توجه ویژه قرار بگیرد، نباید افراد یا گروههای خاص با ارائه آمارهای گمراهکننده در حوزه مهاجرت، امنیت ملی و آرامش روانی جامعه را به خطر بیندازند و باید برای برخورد با این افراد و ارائه آمار غلط و غلوآمیز، حتماً سازوکاری ویژه اندیشیده شود.
انتهای پیام/+
منبع : منبع
21st November 24