پیروز قربانی از آن دست پیشکسوتانی است که برای خوشایند شخص یا گروهی صحبت نمیکند. از این رو همیشه گفتگو با او حاوی نکات تازهای است که از کلیشههای رایج به دور است. با مدافع سابق استقلال از اینکه چرا در لیگ ایران به غیر از چند فصل، هر تیمی که دفاع بهتری داشته قهرمان شده است و اینکه آیا ما در لیگ خودمان دچار فقر مهاجم و گلزن هستیم یا خیر صحبت کردیم که این گفتگو را در ادامه میخوانید:
با بررسی روی جدول ۱۰ سال گذشته لیگ ایران به این نتیجه میرسیم که در در لیگ برتر هر تیمی دفاع بهتری داشته باشد قهرمان می شود. نظر شما در این مورد چیست؟من همیشه این این گفتم که بر طبق گفته آقای فرگوسن تیمی که ساختار هجومی قدرتمندی دارد، می تواند بازی را ببرد ولی تیمی که دفاع منسجمی دارد، جام را می گیرد. یک تحقیقی هم در آمریکا انجام شد با این عنوان که ?where goals come from یعنی گلها از کجا می آیند؟بر این اساس فوتبال یک قانون ساده داره اگر شما دنبال پیروزی باشید، باید بیشتر گل بزنید و گل کمتری هم دریافت کنید. در این تحقیقات به این نتیجه رسیدند که تفاضل گل بسیار اهمیت دارد. حدود ۲۵۰ هزار گل در لیگهای مختلف و معتبر اروپایی به ثمر رسیده را بررسی کردند. در درجه اول این گلها چطور به ثمر رسیده است؟ روی ضد حملات بوده، ضربات ایستگاهی و..در نهایت این مقاله نوشته شده که شما به عنوان مربی باید روی تفاضل گل تمرکز داشته باشی نه روی امتیازی که کسب می کنید.
برای داشتن تفاضل گل مثبت یک تیم باید علاوه بر دفاع حمله خوبی هم داشته باشد.-در فوتبال دفاع و حمله از هم جدا نیست. تیمی که خط حمله خوبی داشته باشد به حریف هم موقعیتهای کمتری برای گل زدن می دهد. در کل فکر می کنم که داشتن تفاضل گل خوب بهتر از کم گل خوردن است. البته لیگ ایران، لیگ بسیار کم گلی هست
در این فصل لیگ برتر ما هفته ای بوده که تنها در آن هفت گل رد و بدل شده است یا اینکه در لیگ این فصل و فصل گذشته آقای گلها خارجی هستند، آیا ما دچار فقر گل زن هستیم؟کارخانه بازیکن سازی ما چندین سال است که تولیدات مرغوبی ندارد. در این میان گاهی اوقات استثنائاتی هم به وجود میآید که می توانیم از آنها استفاده کنیم. برای همین است که میبینیم که حتی یک بازیکن درجه ۲،۳ خارجی هم می تواند بیاد و در لیگ ایران آقای گل بشود. من فکر می کنم کمبود بازیکن ما فقط در پست فوروارد نیست و ما در بسیار پست ها دچار کمبود هستیم. من به تمام مربیان تیمهای پایه احتراممی گذارم، ولی فکر می کنم که سطح مربیان پایه ما باید خیلی بالا برود. به عقیده من، مربیگری در رده پایه حتی از رده بزرگسالان هم سخت تر هست.
به نکته خوبی اشاره کردید همین الان اگر بخواهید یک مدرسه فوتبال برای شروع پیدا کنید، اگر به فوتبال اشراف داشته باشید، کمتر جای مناسبی را پیدا می کنید؟کاملا درست هست، مربی در این رده سنی باید علاوه بر اینکه به تکنیکهای فوتبال آگاهی دارد، رفتار با بچه ها را هم بلد باشد. ما در تیمهای پایه هم مثل بزرگسالان دنبال نتیجه هستیم. همه باشگاهها ادعا می کنند که آکادمی دارند ولی تعریف درستی از آن ندارند. کار آکادمیک صورت نمی گیرد. یک سری مربی ها روی رابطه هایی که دارند در آن کار می کنند. مدارس فوتبالی هم که داریم همینطور شکل می گیرد. در بالای ۹۰ درصد مدرسه فوتبال های ما، یک عده با روابطی که دارند مجوز می گیرند و هدفشان صرفا سرکیسه کردن مردم هست و هیچ آموزشی صورت نمی گیرد. متاسفانه می بینیم که در نهایت اتفاق خوبی برای فوتبال ما نمی افتد و هر چه جلوت می رویم ما دچار فقر بازیکن می شویم. زمان ما فوتبال خیابانی وجود داشت، که آن هم از بین رفت. من پدر به هیچ عنوان جرات نمی کنم بچه ام و بفرستم در کوچه که بازی کند. همه تبدیل به مدرسه فوتبال شده است که از لحاظ فنی نمی توانند چیزی به بچه های ما آموزش بدهند! در کل باید بگویم که گل زدن از گل نخوردن سخت تر هست.
پس قبول دارید که تیمهای حاضر در لیگ در فاز هجومی ضعیف هستند؟ما برا اینکه گل بزنیم نیاز به طرح و برنامه داریم. باید بر اساس آن برنامه تمرین در بیاوری و کار کنی. اما مربیان به دلیل اینکه می دانند در فوتبال ایران خیلی چیزهایی بیشتر از مسائل فنی باعث نتیجه گیری می شود، روی این مسائل تمرکزی ندارند. در نتیجه هم می بینم که این مسائل باعث می شود ما لیگ کم گلی داشته باشیم. شما جدول لیگ ایران را نمی گویم با لیگهای معتبر اروپا بلکه با همین لیگهای کوتوله کنارمان مقایسه کنید، می بینید که میانگین گل زده در هر بازی بسیار کم است.
حالا می گویند در عوض دفاع های قوی داریم که می بینید اینطوری نیست. دفاع کردن خیلی ساده تر از ایجاد موقعیت و گل زنی است. فوتبال همین است در دنیا مربیانی مثل گواردیولا، توخل و کلوپ که می توانند برای رسیدن به گل برنامه ریزی داشته باشند، مربیان صاحب سبک و بزرگی محسوب می شوند و دوران مربیانی مثل مورینیو به سر آمده است مگر اینکه بتوانند یک بازبینی در تفکرات دفاعیشان داشته باشند. فوتبال به سمتی می رود که هدف اصلی آن سرویس دادن به تماشاگر و لذت بردن از آن هست، ولی متاسفانه در فوتبال ایران هدف اصلی فقط نتیجه گرایی است حالا با هر وسیله ای و فقط بایدجایگاهت را حفظ کنی. برای همین هست که می بینیم بسیاری از کسانی که صلاحیت فنی و اخلاقی ندارند هر سال تیم دارند و بسیاری از مربیانی که آدم تحصیلکرده و فنی هستند به دلیل اینکه روابطی سیاسی ندارند، خانه نشین شده اند. همین هست که فوتبال ایران هر روز نسبت به روز قبل پس رفت می کند. پس ما باید به عنوان مربی فوتبال به تماشاگر احترام بگذاریم و باید یک بازی زیبا همراه با گل زنی ارائه بدهیم.
از این حرفهای شما می رسیم به استقلال این فصل که انتقادهای زیادی به این تیم وارد است که زیبا بازی نمی کند، در مقابل کارشناس ها عقیده دارند که تیمی که ۹ سال از قهرمانی دور بوده باید اول به فکر دفاع باشد و بعداز آن به دنبال زیبا بازی کردن باشد؟الان تفاضل گل استقلال از همه تیمهای لیگ بالاتر هست. تفاضل گل مهم است، اهمیتی ندارند که استقلال چند گل خورده باشد. سالهای گذشته من از یک تیمی (پرسپولیس) طرفداری کردم خیلی هم هجمه بر علیه من وارد شد که چرا از آنها تعریف کردم. من هنوز سر حرفم هستم، من فوتبال را میبینم و نظر بیطرفانه می دهم، حالا اگر چهار تا آدمی که سواد فوتبالی ندارند بخواهند روی حرف من کامنت بگذارند، از نظر من اصلا صلاحیت آن را ندارند که من بخواهم به آنها نظری بدهم. متاسفانه گاهی این آدمهای بیسواد حتی در میان پیشکسوتهای ما هم حضور دارند. به نظر من تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد. من پیروز قربانی در استقلال بازی کردم، وقتی خودم را در آیینه نگاه می کنم، می فهمم که هیچی ندارم. پس بهتر است حرف نزنم و اجازه بدهم ذهنیتی که مردم در مورد من دارند، همانطور باقی بماند. وقتی که حرف بزنم مردم می فهمند من جفت پوچ هستم و از فوتبال نمی فهمم. من در آن مقطع از پرسپولیس تعریف کردم و تحلیل ام کاملا فنی بود. الان هم می گویم که استقلال شایسته ترین تیم برای قهرمانی در امسال است. چون تیم اش از همه تیمها بالانس تر است و به شایستگی در صدر جدول هست. بالانس به این معنی که در ساختار دفاع، فاز حمله و انتقال توپ ساختار خودش را حفظ می کند. فوتبال سبکهای مختلفی دارد، این سبکی که مربی استقلال در نظر گرفته با توجه به بازیکنهای موجودی هست که در اختیار دارد، نتیجه هم گرفته است. حالا ما کاری نداریم به یک عده که بیرون گود نشستند و می گویند: لنگش کن! باور کنید اگر همین استقلال می آمد هجومی بازی می کرد و در پایان فصل در رده دوم و سوم بود، فرهاد مجیدی را نابود می کردند! اما الان بهترین کاری که فرهاد مجیدی نسبت به فصلهای گذشته انجام داده، این بود که سعی کرد بی توجه به نظرها روی کارش تمرکز کند. خیلی از مواقع شما نباید نظرات را بخوانی. پیروز قربانی که از شرایط تیم و تمریناتش اطلاعی ندارم اگر همنظری در مورد تیم می دهد قطعا نباید مربیان استقلال آنها را اعمال کنند. این مهمترین فاکتور فرهاد مجیدی بود که به نظرات اهمتی نداد و روی کار خودش تمرکز کرد و توانست نتیجه بگیرد. امیدوارم در این هفته های آخر هم همین طور امتیاز جمع کند و بعد از چندین سال استقلال بتواند جام بیاورد.
به نظر شما آمار بدون شکست بودن آقای مجیدی در لیگ فاکتور مهمی هست یا بهتر است استقلال روی قهرمانی تمرکز کند؟طبیعتا هر آماری می تواند مهم باشد ولی بعد از قهرمانی استقلال! من دقت کردم خود فرهاد مجیدی هم بیشتر از همه به این مساله اعتقاد دارد و در همه مصاحبه هایش هم عنوان میکند که قهرمانی از همه چیز مهمتر است. آماری که او کسب کرده باعث افتخار همه ما استقلالی ها است. البته نباختن و این آمار خوب در پی اش قهرمانی هم به دنبال دارد.
صحبتی بوده که جا مانده باشد؟امیدوارم الگوهایمان را خوب انتخاب کنیم تا باعث پیشرفت جامعه باشند. وقتی بچه من کسی را انتخاب می کند من هم خوشحال باشم که او یک الگوی خوبی دارد. همه ما به عنوان کسانی که در فوتبال یا رشته ها ورزشی کار کردیم که مورد اقبال عموم است، وظیفه سنگینی داریم. باید خودمان را با سواد تجهیز بکنیم، منظور از سواد الزاما مدرک دانشگاهی نیست. معنی حرفم این هست که طوری در جامعه زندگی کنیم که بتوانیم آن جامعه را یک قدم به سمت بهتر شدن پیش ببرد.
امیدوارم الگوهایی که انتخاب می کنیم، الگوهای کوچولو نباشند و آنها را از میان افرادی انتخاب کنیم که ارزش وقت گذاشتن داشته باشند. حرکات و سکنات آنها قابلیت تقلید داشته باشد، ولی متاسفانه در جامعه امروز ما کسانی الگو می شوند که باعث می شوند جامعه هر روز کوچک تر شود. به بعضی از دوستانی هم که فکر می کنند خیلی الگو هستند می گویم که بهتر است بعضی اوقات حرف نزدند! یک نقل قول از فرگوسن هست که می گوید: مربی بهتر است کمتر صحبت کند، چون بازیکنها باهوش هستند و خیلی زود می فهمند که آیا او چیزی در چنته دارد با خیر؟ من این حرف را تعمیم می دهم به کل جامعه ایران که مردم باهوشی داریم و خیلی زود متوجه می شوند که چه کسی صداقت دارد، چه کسی صداقت ندارد! امیدوارم جامعه ما پر از الگوهای مناسب برای فرزند من باشد و این مساله یک مبارزه سخت هست برای من که با افرادی که صلاحیت الگو شدن ندارند، مبارزه کنم چون در زندگی شکل گیری راه اینده زندگی پسر من و دیگر بچه های این سرزمین نقش دارند.
از هوش صحبت کردید در دو مقطع در زمان استراماچونی و فرهاد مجیدی، از شما دعوت شد به کادر فنی استقلال بپیوندید چرا نپذیرفتند؟ آیا الان این تصمیم را درست می دانید. بسیاری بر این باور بودند که با وجود شما آن داستان رفتن زود هنگام استراماچونی هم اتفاق نمی افتاد. هر آدمی یک سری دیدگاهها و خطوط قرمزی دارد. من آینده ای را در ذهنم ترسیم کردم، پیروز قربانی اینطوری هست؟! در آن زمان من یک تصمیم گرفتم که شاید با مختصات الان استقلال با خودم بگویم، چرا چنین تصمیمی را گرفتم؟ ولی اگر به آن سالها برگردم باز هم همین تصمیمات را می گیرم. من آدمی نیستم که فقط یکجا را اشغال کند. من دلم می خواهد در جایی که کار می کنم حتی اگر لیگ پنج یا محلات هم باشد، تأثیر گذار باشم. به هیچ عنوان در جایی که صندلی پر کنم یا عکس قشنگ تر بگیرم، کار نمی کنم. این قانون من هست و به آن پایبندم، اگر هم این شرایط نباشد از همان اول خداحافظی می کنم و دنبال دردسر نمی گردم. در دوران بازی ام به اندازه کافی دعوا کردم و به حاشیه رفتم .الان در زمانی هستن که می خواهم در آرامش از کنار خانواده بودن لذت ببرم و کار کنم.
21st November 24