به گزارش وانانیوز،  بازی استقلال با تراکتورسازی به غیر از اینکه برای هواداران استقلال خوشایند نبود و مسوولان این تیم را هم با چالش‌هایی مثل «کم‌کاری» و «کم‌فروشی» بازیکنان مواجه کرد، نمونه‌ای واق...
به گزارش وانانیوز، 

بازی استقلال با تراکتورسازی به غیر از اینکه برای هواداران استقلال خوشایند نبود و مسوولان این تیم را هم با چالش‌هایی مثل «کم‌کاری» و «کم‌فروشی» بازیکنان مواجه کرد، نمونه‌ای واقعی از یک فوتبال سراسر آماتور بود که بعد از دو دهه از شروع لیگ به اصطلاح حرفه‌ای باور نمی‌کنیم که هنوز در هنگام مسابقه تا این اندازه مشکلات عدیده‌ای وجود داشته باشد. اگر صحبت کردن در مورد «کمک داور ویدئویی» اشکالی ندارد و مسوولان فدراسیون فوتبال آن را جزء مسائل محرمانه فوتبال نمی‌دانند، نبود آن به یکی از بحران‌های اصلی و تاثیرگذار در فوتبال ما تبدیل شده است. کمک داور گل تراکتورسازی را آفساید اعلام می‌کند و داور از اختیاراتش استفاده کرده و گل را می‌پذیرد. اینکه داور اراده و اجازه دارد که تصمیم کمک خود را تغییر دهد اتفاق عجیبی نیست، ولی اینکه داور بدون بازبینی صحنه گل این تصمیم را گرفته بحث‌برانگیز است. از این دست اتفاقات کم در مسابقات لیگ برتر، لیگ دسته اول و دوم نمی‌افتد که نبود یکی از سخت‌افزار‌های ضروری تبعات سنگینی برای تیم‌ها و مربیان نتیجه‌گرا دارد. بله قبول داریم که در خیلی از ورزشگاه‌های کشور امکانات اولیه هم به سختی پیدا می‌شود، ولی همین نبود و فقدان امکانات ابتدایی به یکی از چرا‌ها و پرسش‌های منتقدان و تماشاگران بدل شده است. این سوال که چرا هنوز ورزشگاه‌ها مجهز نیستند احتمالا یکی از پرسش‌هایی است که کسی نه جوابی برای آن دارد نه به آن جواب خواهد داد. برای مدیران ورزش ما که ادعایشان گوش فلک را کرده که ما قدرت اول فوتبال آسیا هستیم خیلی خوشایند نیست که نمی‌توانند ادعایشان را نشان جهانیان دهند. توجه کرده‌اید که فیفا هم خیلی سخت‌گیری نمی‌کند و الزامی برای رفع هیچ مشکلی قائل نیست. خب به هر حال هر چی باشد ما با فیفا دوست هستیم و جناب «اینفانتینو» با عینک خوش‌بینی به ما نگاه می‌کنند و به لطف محبت ایشان ما بدون هیچ نقص و نقصانی لیگ برتر‌مان هر سال را یکی پس از دیگری برگزار می‌کنیم.

در عصری که ماهواره‌های استرلینگ دنیا را فرا گرفته‌اند، شما به عنوان هوادار استقلال و حتی یک بیننده علاقمند به فوتبال زودتر مطلع می‌شوید که تراکتورسازی گل دوم را به ثمر رسانده است. چرا، چون صدای گزارشگر با تصاویر همراه نیست. شما صحنه کرنر را می‌بینید در حالی که گزارشگر از اشتباه دروازه‌بان استقلال روی گل دوم صحبت می‌کند. تمام هیجان و استرس بازی برای شما از بین می‌رود. بنده خدا گزارشگر هم گناهی ندارد مشکل از سیستم‌های «فشل» فیلم‌برداری و صدابرداری ماست. گزارشگر بار‌ها از همکارانش تشکر کرد که در سرمای هوا برای ما تصاویر را ارسال می‌کنند. آیا سرما روی انتقال صوت و تصویر تاثیرگذار است؟ نمی‌دانیم. ولی مشکل آنقدر غیرقابل حل بود که حداقل ۲۰ دقیقه از مسابقه را احمدی از تهران گزارش کرد تا فاصله ما با ارتباطات نوین جهان هم مشخص شود. احتمالا این چرا هم جوابی ندارد. به هر حال سیستم‌های ارتباطی قدیمی هستند و برای آن‌ها هم زیرساخت‌ها مهیا نیستند. اشکال ندارد حالا یک‌بار هم بینندگان تلویزیونی بی‌هیجان‌تر از همیشه یک مسابقه فوتبال را دیدند. اتفاق خاصی نبود.

«سعید مهری» همان جایی خودش را گرم می‌کند که قرار است کمک داور همراه بازیکنان داخل زمین بدود تا توپ و بازیکنان را ببیند. ولی از آنجایی که همه چیز به همه چیز می‌آید، سعید مهری روی خط ایستاده و با کمک داور برخورد می‌کند تا هم بازی با وقفه‌ای چند دقیقه‌ای مواجه شود هم منجر به آسیب‌دیدگی کمک داور شود. نه داور چهارم و نه همراهان تیم استقلال حواسشان نبود که مهری کجا ایستاده و گرم می‌کند. درست هم هست. نیازی به تذکر نبود به هر حال اتفاق است پیش می‌آید. به ما از «گُل» نازک‌تر نباید بگویند. جای شکرش باقی است که نه کمک داور آسیب خیلی جدی دید نه اختلال آنچنانی در بازی پیش آمد. مهری هم که عذرخواهی کرد. ببینید چقدر همه اتفاقات بازی به راحتی ختم به خیر شدند. مشکل از ماست که انتظار داریم فوتبال خیلی حرفه‌ای ببینیم وگرنه از نظر مدیران فدراسیون فوتبال که این کیفیت، بیانگر بالاترین حد حرفه‌ای‌گری است. اشکال از ماست که وقتی بازی‌های جام‌جهانی را می‌بینیم توقع داریم که کیفیت ورزشگاه‌های شمال تا جنوب ما هم مثل استادیوم‌های قطر باشد. مگر در همین ورزشگاه‌های چهل، پنجاه ساله فوتبال برگزار نمی‌شود. مگر باید در فوتبال نتیجه‌گرا بود که برای داشتن VAR این‌قدر گلو پاره می‌کنیم. حالا لیگ امسال که نمی‌شود مهم نیست به هر حال طی ۱۰ سال آینده حداقل یکی دو ورزشگاه از این تکنولوژی بهره‌مند می‌شوند. در فوتبال نباید دنبال نتیجه بود. ما به داور اعتراض می‌کنیم یا از تصمیم خودش صرف‌نظر می‌کند یا قاطعانه بر تصمیم خود پافشاری می‌کند. نهایت اتفاقی که می‌افتد یکی دو اخطار به بازیکنان داخل زمین است و یکی دو اخراجی از همراهان تیم‌ها روی نیمکت ذخیره‌ها که کسی آن‌ها را نمی‌شناسد. فوق فوقش همان تجربه بازی با ژاپن در جام ملت‌های آسیا تکرار می‌شود. بازی را «ول» می‌کنیم و کمی سنگین می‌بازیم. کمی سنگین می‌گوییم، چون مدیران فدراسیون فوتبال معتقد هستند که ما «بد» نمی‌بازیم برای اینکه در طول ۹۰ دقیقه یکی به تیر زده‌ایم، یک توپ از کنار دروازه حریف بیرون رفته و حتما هم داور علیه ماست.

آیا حق تماشاگر، فوتبالیست و مربی فوتبال ما همین است؟ جواب ما به عنوان رسانه و علاقمند که بدون شک «نه» است. باید ببینیم نظر مدیران ورزش چیست؟ مدیران ورزش یعنی از رییس ورزش در وزارتخانه گرفته تا مسوولان فدراسیون فوتبال. اراده آن‌ها برای داشتن یک فوتبال حرفه‌ای به معنای واقعی چیست؟ اصلا تعریف آن‌ها از فوتبال نوین روز دنیا با چه متر و معیاری تعریف می‌شود یا تعریف شده است؟ اگر فوتبال را در قالب «همین» فوتبال تعریف کرده‌اند که واقعا نباید انتظار داشته باشیم قدم بیشتر و بزرگتری برای ارتقا و رشد آن بردارند. اگر نه، آن‌ها هم واقعا می‌خواهند حرف و عملشان یکی باشد و فقط به سخنرانی درباره برترین بودن نپردازند باید در تعریفی که از فوتبال دارند تجدیدنظر کنند. آن چه که ما به عنوان فوتبال می‌بینیم، فوتبال حرفه‌ای و برتر روز دنیا نیست. تعارف هم نداریم. کم سن و سال‌ترین هوادار تا زنان و مردان با‌تجربه‌ای که با علاقه فوتبال را دنبال می‌کنند اذعان دارند که این نمایش فوتبال حرفه‌ای نیست. نه امکانات آن جوابگوی نیاز روز دنیاست نه به زودی حتی جوابگوی همین دنبال توپ دویدنی است که آن را بی‌هیجان و بی‌تماشاگر می‌بینیم. اگر انتظار دارید که فیفا «توپ و تشری» بزند که سریع‌تر حرکت کنیم خیال باطل است. فیفا حداقل در مورد فوتبال ایران چنین رفتاری ندارد. تجربه چند مورد رعایت نکردن قوانین فیفا نشان داده که بالاترین مرجع فوتبال در دنیا، خودش هم خیلی به الزاماتش متعهد نیست.

اتفاقات بازی استقلال با تراکتورسازی فقط مُشتی از نمونه خرواری بود که در کلیت فوتبال کشور شاهد هستیم. حداقل یکی دو بازی کامل از لیگ برتر و خلاصه‌ای از بقیه مسابقات را می‌بینیم، معلوم نیست در لیگ دسته اول و دوم و سوم و رده‌های پایه چه مشکلاتی وجود دارد که از وجود آن‌ها بی خبریم. دیگر درباره فوتبال زنان صحبت نمی‌کنیم که «مثنوی هفتاد من کاغذ» می‌شود.

منبع : منبع