- اخبار فرهنگی - به گزارش خبرنگار فرهنگی پایگاه خبری تاج من، پویانمایی «لوپتو» جدید‌ترین فیلم انیمیشن کشور است که در مدت زمان کوتاهی توانست فروش بالای 5 میلیارد داشته باشد. این پویانمایی بعد از پسر د...
- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی پایگاه خبری تاج من، پویانمایی «لوپتو» جدید‌ترین فیلم انیمیشن کشور است که در مدت زمان کوتاهی توانست فروش بالای 5 میلیارد داشته باشد. این پویانمایی بعد از پسر دلفینی، دیگر انیمیشنی بود که با فروش خوبی مواجه شد و توانست صدرنشین گیشه سینمای ایران باشد.

لوپتو محصول گروهی از انیمیشن‌سازان کرمانی است که بیش از 5 سال روی این فیلم کار کرده‌اند و با حمایت سازمان سینمایی سوره حوزه هنری آن را تکمیل و راهی سینماهای ایران کردند.

لوپتو داستان یک آسایشگاه بیماران روحی است که با تولید اسباب‌بازی درمان می‌شوند. علی و آقای کمالی پدرش، این آسایشگاه و کارگاه تولیدی را در دست دارند اما یک نفر با ورود به این کارگاه خط تولید را بهم می‌زند و برای کارگاه لوپتو دردسر ایجاد می‌کند. اما فرشته‌ای که تنها علی می‌تواند او را ببیند به او کمک می‌کند تا بتواند کارگاه را به روزهای خوب بازگرداند.

عباس عسگری کارگردان و ایمان زاده نویسنده فیلم در مصاحبه با پایگاه خبری تاج من، درباره ساخت این انیمیشن، ملاک و معیار محتواهای مورد نظر در ساخت فیلم، مسائل فرعی چون مهاجرت و استعدادهای شهرستان‌ها و همینطور تحلیل‌‌شان از اتفاقات اخیر و نسبت آن با نسل نوجوان و فقر محتوا، بیان کردند.

دوست داشتیم یک فیلم جذاب بسازیم بعد محتوامحور باشد

*پویانمایی «لوپتو» داستان پرفراز و نشیبی دارد و به نظر می‌رسد که مضامین و پیرنگ‌های گوناگونی برای آن در نظر گرفته شده است؛ ایده اولیه داستان چگونه شکل گرفت و به چه صورتی به این نقطه رسید که در سینماها شاهد آن هستیم؟

عسگری: در مؤسسه فراسوی ابعاد گروه طرح و ایده‌ای داریم که در سال 1394 تصمیم بر این گرفتیم که اولین کار سینمایی‌مان را تولید کنیم. بنابراین شروع کردیم به جمع کردن ایده‌ها و فراخوان زدیم و در نهایت 50 تا 60 ایده بررسی شد. اما ایده‌هایی که از بیرون بود چندان راضی کننده نبود و خودمان ایده مطرح کردیم. کارمان اینگونه بود که دور هم نشستیم و ایده‌ها را مطرح کردیم و بعد از آن هر ایده‌ای که جذاب باشد و دوست داشته باشیم که ادامه آن را بدانیم را انتخاب می‌‌کنیم. ایده اولیه «لوپتو» این بود که چه می‌شود یک پسربچه یک فرشته را ببیند درحالی که باقی نمی‌توانند آن را ببینند؟ دیدیم که این ایده پیش رفت و می‌تواند جلو برود. در نهایت ادامه پیدا کرد تا قصه شکل گرفت.

*پس موضوع از اسباب بازی شروع نشد و در ادامه به متن داستان اضافه شد

عسکری: بله، برای طرح اساب بازی‌ها به یک بستر نیاز داشتیم. برای ایجاد این داستان موضوع ناامیدی و شکست در جایی باید اتفاق می‌افتاد که بعداً اضافه شد. برای بستر داستانی چندتا سوژه داشتیم، اسباب بازی یکی از آنها بود که با کودکان ارتباط خوبی داشت، بحث تولید هم جذاب بود و در فیلمنامه وارد شد. این شد که فیلمنامه شکل گرفت.

هنر ـ صنعت پویانمایی ایران در مدار صعود / نگاه دولتی پاشنه آشیل "انیمیشن ایرانی" + فیلم

این کار برای 6 سال قبل است که بعد از تأیید ایده به آن رسیدیم. پسری که فرشته‌ای را می‌بیند. کم کم جزئیاتی را به آن اضافه کردیم. تازه من و آقای عسگری نشستیم و 7 ماه فیلمنامه نوشتیم که در آن صحنه‌ها و سکانس‌ها همه‌چیز مشخص بود.

عسکری: این را باید بگویم که اسکلت داستانی را باید بیرون بیاوریم. به طور کلی می‌دانیم که قهرمان کیست و اطرافیانش کیست و پایان چیست. این اسکله دو سه ماه زمان برد و 4 ماه هم شرح صحنه‌ها و دیالوگ‌ها و شخصیت‌های فنی اضافه شد.

مشکل فیلمنامه تنها برای پویانمایی نیست، همه سینما مشکل فیلمنامه دارد

*در مورد نگارش فیلمنامه برخی از کارشناسان این ایراد را مطرح می‌کنند که فیلمنامه نویسی پویانمایی در ایران دارای مشکلات عدیده‌ای است. به عنوان مثال در صنعت پویانمایی دنیا تمام داستان یکبار به صورت استوری برد پیاده می‌شود و سپس وارد مراحل بعدی تولید می‌شود که گویا این مرحله در پویانمایی وجود ندارد. آیا واقعا چنین است؟

ایمان‌زاده: مشکل متن و فیلمنامه فقط در پویانمایی نیست و در فیلم‌های رئال ما نیز وجود دارد؛ نمود آن تمام فیلم‌هایی است که امتیازات آن پایین است. ما خیلی تلاش کردیم که داستانی داشته باشیم که افت نکند و در یک ساعت و نیم مدت فیلم حداقال پایان راضی کننده‌ای داشته باشد. استوری برد و حتی مرحله‌ای بالاتر از آن یعنی «شوریل» که انیمیت ساده‌ای است که با حرکت دوربین همراه است، فیلم را قبل از مرحله مدل‌سازی آماده می‌کند تا آن را ببینیم و نظر بدهیم و برای ایرادات آن تصمیم بگیریم.

*این مراحل کاملا رعایت می‌شود؟

ایمان‌زاده: بله، در همین شوریل کلی کار بهتر شد و برای تدوین نهایی آماده شد.

عسگری: حتی فیلمنامه بعد از شوریل نهایی می‌شود اما به صورت خیلی ساده. مثلا کاراکتر خیلی ساده طراحی شده است. یا جایی سکوت بیشتر است و یا ایراد دیگری وجود دارد که اینها را می‌توان اصلاح کرد. یعنی تا زمان شوریل هم مهر پایان را نمی‌زنیم. اصلاً سختی‌ کار این بود که فیلمنامه بعد از شوریل تمام می‌شود و انیماتور به سراغ بخش‌های ظریف‌تر می‌رود. اما ما این را در هیچ کتاب و منبعی ندیدیم بلکه خودمان طی سال‌ها به این رسیدیم که انیمیشن باید اینگونه تولید شود. عملاً تدوین قبل از تولید انجام می‌شود مانند فیلم رئال نیست که راش داشته باشیم تا از آن خروجی بگیریم.

* این انتقال تجربه به شما و گروه صورت نگرفته بود؟

ایمان‌زاده: اصلاً یکی از مشکلات پویانمایی ایران همین است، ما اولین گروه‌ها هستیم که تولید می‌کنیم و عقبه‌ای وجود نداشت.

سینمای انیمیشن، کور سوی نجاتی در سینما

*با کسانی که در خارج از ایران کار می‌کنند، ارتباط صورت نگرفته بود؟

عسکری: دائما این صنعت در حال تغییر است، البته ما اطلاعاتی را می‌گیریم اما علوم همگی در دسترس نیست. قاعده خاص دیگری وجود ندارد. از طرفی برخی از تکنیک‌ها و اصول‌ هم در مسترکلاس‌ها و آموزش‌های خصوصی ارائه می‌شود و همه‌ چیز در اختیار همه قرار نمی‌گیرد.

ایمان‌زاده: برخی چیزها را با تجربه یادگرفتیم و با ارتباط و تماشای ویدیوها بدست آوردیم. هر شرکتی یک فورمول خاص و سبک مجزایی دارد، ریزه‌کاری‌هایی هست که در شرکت‌های مختلف یکسان نیست.

ایمان به غیب مهم‌ترین مضمون «لوپتو» است

*درباره محتوا کمی‌صحبت کنیم. شما قصه‌ای نوشتید که از یک سوژه مشخصی شروع می‌شود و سپس به باقی اجزا می‌رسید. لوپتو چند پیرنگ و محتوا دارد، هم قهرمان دارد، هم تولید ملی و خلاقیت و پشتکار. کدام از آنها برای شما اولویت دارد؟ چه شد که این مضامین وارد فیلم شد؟ آیا دغدغه‌ها و انگیزه‌ها دخیل بود یا جذابیت محوریت داشت؟

عسکری: موضوع ایمان به غیب شاید اولین مضمونی بود که برای ما اهمیت داشت. البته این را باید گفت که وقتی ایده‌ای را بررسی می‌کنیم محتوایی فکر نمی‌کنیم. در درجه اول این جذابیت است که مهم است، اگر ایده‌ای جذاب نباشد نمی‌توان محتوای خوبی را بر آن حمل کرد. ایده گفته می‌شود و بعد می‌بینیم که چه چیزی می‌تواند در بستر داستانی قرار بگیرد. برای ما تولید و ایمان به غیب بود اما ایمان تنها نه بلکه ایمان همراه با پشتکار و تلاش برای ما اهمیت داشت. ایمان و امید تنها کافی نیست. علی در فیلم باید کاری هم انجام دهد در راستای هدفش. یکی از شخصیت‌های کار به کشتی علاقه شدید دارد یا بازی گل یا پوچ یا معماری شهر. همه برای ما محتوا بود اما اصلی آن ایمان به غیب بود.

حمایت حتما مادی نیست که چقدر وام بدهیم، نه برای تولید به حمایت در سرمایه‌گذاری نیاز داریم که مسئولین نسبت به آن می‌لنگند. بیشتر سرمایه‌گذاری‌های دولتی ما به سمت پرورش چهارپایان و شترمرغ و موارد مشابه آن می‌رود. این حمایت خیلی مهم را انجام نمی‌دهند.

 

 

*البته حتما هدفی در ابتدای راه وجود داشته است، آن چه بود؟ ساختن انیمیشن دینی یا کاری بومی‌ و ملی؟

ایمان‌زاده: اگر بخواهم رک بگویم قبل از همه اینها کاری باید ساخته شود که مخاطب آن را دوست داشته باشد. البته با حفظ همه حریم‌ها که از قاب بیرون نزنیم. بعد از این اگر بتوانیم باید محتوای خوب را در آن سوار کنیم. در واقع ساخت پویانمایی از گروه کرمانی یک طرف قضیه است اما اینکه بتواند محتوایی را شکل بدهد سوی دیگر ماجرا است. برای همین گفتیم ابتدا یک پویانمایی خوب بسازیم و بعد بتوانیم محتوایی را در آن سوار کنیم.

سایت فروش لوازم جانبی «لوپتو» به‌زودی فعال می‌شود/ معافیت تولیدکننده‌ها از حق رایت «لوپتو»

پویانمایی‌سازی را 20 سال قبل از یک مسجد شروع کردیم

*در سفری که رئیس سازمان سینمایی به کرمان داشت، از ظرفیت این شهر برای پویانمایی صحبت کردند. چطور شد که این شهر یکی از شهرهای مهم پویانمایی‌سازی در کشور شد؟

عسکری: فکر می‌کنم همین الان 7 استودیو فعال داریم که دلیلش این باشد که نسبت به باقی شهرها کرمان زودتر پویانمایی‌سازی را شروع کرد. استاد ما حمید نخعی در سال 1380 که دبیرستانی بودم ما را با دنیای نرم‌افزارها و انیمیشن‌سازی آشنا کرد. زمانی که کامپیوتر چندان در دسترس نبود. در همان موقع می‌نشستیم دور هم و ایده می‌دادیم و کاری را تولید می‌کردیم. آن موقع خیلی پیش پا افتاده بود. برای همین اینکه از نظر زمانی کارها زودتر شروع شد، دلیلی اصلی پیشرفت کرمان باشد. همین الان در باقی شهرها گروه‌های خوبی هستند که کار می‌کنند.

*پس کار خودجوش گروهی که زودتر از دیگر شهرها شروع شد را علت اصلی قوی بودن کرمان در پویانمایی‌سازی می‌دانید که به تهران و دیگر شهرها هم وابسته نبوده است.

ایمان‌‌زاده: البته خلوص هم بود (باخنده).

عسکری: اصلاً ابتدای کار ما از مسجد شروع شد. آقای نخعی همان سال‌های ابتدایی چند کامپیوتر آورد در کتابخانه مسجد گذاشت و ما می‌رفتیم و با بچه‌ها بازی می‌کردیم. همین پایه شکل گیری فراسوی ابعاد شد. متأسفانه خیلی از بچه‌ها مهاجرت می‌کنند به تهران یا خارج از کشور. البته بچه‌های گروه ما ثابت هستند اما الان هم تعدادمان کمتر شده است.

مهاجرت به‌خاطر درآمد ارزی است

*پس تقریباً 20 سال از آن دوران می‌گذرد دوست داریم بدانیم که چرا مهاجرت‌ها صورت می‌گیرد در حالی که می‌شود همینجا بود و کارهای خوبی مانند لوپتو و... را هم ساخت.

ایمان‌زاده: آقای نخعی یک ساختمان پشت مسجد الرضا اجاره می‌کنند که کتابخانه‌ای هم که در آن کار می‌کردیم به همانجا چسبیده بود. هرکسی که می‌آمد داخل و می‌گفت می‌خواهم در پویانمایی کار کنم با روی باز از او استقبال می‌کرد. او اگر چیزی بلد بود به اشتراک می‌گذاشت و صددرصد رایگان در اختیار او قرار می‌داد. در همین حال حتی سعی می‌کرد که پول تو جیبی برای ما بگذارد تا امیدوار باشیم. همینطور کار ادامه پیدا کرد و تا جایی رسیدیم که 300 تا 400 نفر در این زمینه کار کردند و ماندند یا رفتند. برخی هم ماندگار شدند دور هم جمع شدند و شرکت ثبت کردند و الان هم تولید می‌کنند. خلاصه آنکه همه‌چیز از یک کار خالصانه شروع شد.

اما درباره مهاجرت باید بگویم که به خاطر پول است. حقوق شرکت‌ها به ریال است اما افرادی که به خارج می‌روند یا در ایران برای آنان کار می‌کنند به دلار و ارز خارجی حقوق می‌گیرند. این علت اصلی است و گرنه می‌توان همینجا با کمی‌سختی ایده‌ خودمان را بسازیم نه اینکه پیمان‌کار خارجی‌ها باشیم.

عسکری: ناراحت کننده‌ترین بخش این است که با استعدادترین بچه‌ها را از دست می‌دهیم. یکی از دوستان ما که در «لوپتو» هم کار کرد به خارج مهاجرت کرد. یا همین الان برخی به صورت آزاد برای پروژه‌های خارج از کشور کار می‌کنند. فیلم‌هایی که بچه‌های دبیرستانی ایرانی می‌بینند کدام است؟ برای کشور پیشرفته‌ای مانند ژاپن، اکثر تولیداتش برای خودش است و اگر از صبح تا شب پویانمایی‌ تماشا کنیم، تمام نمی‌شود.

ایمان‌زاده: ژاپن 50 درصد انیمیشن‌های دنیا را می‌سازد. کشوری به پیشرفت می‌رسد که رسانه و محتوای خودش را خودش تولید کند. اگر از بیرون این را بگیرد پیشرفت نمی‌کند.

اسباب‌بازی‌های «لوپتو» نسبت به «داستان اسباب‌بازی‌ها» خلاقیت در تولید دارند

*یکی از جذابیت‌های لوپتو خود اسباب‌بازی‌ها است. شاید برخی از آنها در کرمان باشد مانند عروسک نخ و پنبه‌ای. از نظر بصری هم یکی از جذاب‌ترین بخش‌ها همین اسباب‌بازی‌ها است. آیا طراحان اسباب‌بازی داشتید؟

ایمان‌‌زاده: می‌خواستیم به شکلی باشند که خلاقانه دیده شوند. ما با امین قرایی که طراح اصلی بود خیلی اتود زدیم. اما خب برای کمبود وقت و بودجه نمی‌توانستیم وقت زیادی بگذاریم. بیشتر این شکل‌های اسباب بازی‌ها به خاطر جستجوی زیاد ما بود. 400 عکس ذخیره کردیم که بدانیم هرکدام چه المان خلاقانه‌ای دارد و آن المان را برای طراحی استفاده می‌کردیم.

عسکری: اصلاً «لوپتو» به معنای عروسک دستساز است که برای بچه‌ها است. خود من در کودکی همچین عروسکی داشتم که هم اسباب بازی بود و هم سرمه‌دان که مادربزرگم برایم ساخته بود.

*اسباب‌بازی‌های این فیلم در مقایسه با فیلمی‌مانند داستان اسباب‌بازی‌ها از خلاقیت و جذابیت بیشتری برخوردار است، فضای کودکانه‌‌تری دارد. نکته مهمی‌که برای خلق این اسباب‌بازی‌ها و جذابیت آن دارید چیست؟

ایمان‌زاده: کاری که تولید کردیم برای رنج سنی 6 تا 9 و 9 تا 12 سال است. چیزی که برای سن پایین‌تر مهم است اسباب بازی‌ها است. این را ما در این فیلم استفاده کردیم که کارگاه تولید اسباب‌بازی‌ها است. خلاقیت و عناصر خلاقه به کار می‌رود. و بچه‌ها از تماشای آن لذت می‌برند. این فیلم می‌تواند برای بچه‌ها جذاب باشد.

«لوپتو» با استقبال کودکان دو میلیاردی شد + فیلم

عسکری: اساب‌بازی‌های لوپتو خلاقیت دارد، مانند عروسک‌های کوکی آن. همان اول هم اصرار داشتیم که کوکی باشد.

*در واقع به نوعی پرهیز از مدرن و برقی بودن و به گونه ای سنتی و قدمی‌بودن آن.

عسکری: بله حتی در لوگوی فیلم هم یک کوکی را می‌بینید که به نشان فیلم متصل است. با همین کوک و ابزارهای ساده تلاش کردیم تا خلاقیت و دست‌سازی را به نشانه تلاش در فیلم به بچه‌ها نشان بدهیم.

به حمایت در سرمایه‌گذاری نیازمندیم نه وام کم‌بهره

*باتوجه به اینکه بحث خلاقیت شد، چقدر فکر می‌کنید تولیدات ما بتواند در مقابل آثار خارجی با آن گستردگی که دارد، مقاومت کند؟ آیا می‌توانند آثار ما فرهنگ و باورهای خودشان را تقویت کنند و در مقابل کارهای خارجی محتوایی را به بچه‌ها بیاموزند که فرهنگ آنها را تقویت کند؟

ایمان‌زاده: «لوپتو» یک موج است که باید پشت سر آن کارهای دیگری هم بیاید. از لوازم خواب و نوشت‌افزار گرفته تا دیگر اقلام جانبی، برای این کار چیزی که لازم است حمایت است. حمایت حتما مادی نیست که چقدر وام بدهیم، نه برای تولید به حمایت در سرمایه‌گذاری نیاز داریم که مسئولین نسبت به آن می‌لنگند. بیشتر سرمایه‌گذاری‌های دولتی ما به سمت پرورش چهارپایان و شترمرغ و موارد مشابه آن می‌رود.  این حمایت خیلی مهم را انجام نمی‌دهند.

عسکری: مسئولین می‌توانند با خودشان یک حساب و کتاب کنند که در شهرستان تولید به صرفه است یا در تهران؟ همین کار در شهرستان‌ها چقدر تمام می‌شود و در تهران چقدر تمام می‌شود. حتما نیاز نیست که یک کار پرهزینه صورت بگیرد که در تهران انجام شود. می‌توان از خوبی‌های شهرستان‌ها استفاده کرد.

زمانی که سریال «آتو» را ساختیم دو قسمت آن درباره سوریه بود. آن زمان حاج قاسم آن را تماشا کردند و از کار خوششان آمد. بعد از این تهیه کننده کار آقای صادقی به شهید سلیمانی گفت که این کار را از طرف ما به بچه‌های سوریه بدهید. ایشان مشوق ما و از دور پیگیر گروه و تولیدات ما بودند. برخی از دوستان ایشان به دفتر کار ما می‌آمدند و از پیگیری ایشان ایشان به ما خبر می‌دادند.

 

*یکی از همین موارد، پلتفرم‌ها هستند که از راه انیمیشن‌ها درآمد کسب می‌کنند اما تمام آن را در مسیر فیلم‌ها و سریال‌های رئال تکمیل می‌کنند.

ایمان‌‌زاده: کار ساده را انجام می‌دهند که آنها را سریع بخواهند به سود برساند اما نمی‌دانند که جنایت فرهنگی است. اینکه حمایت نمی‌شود و تولید محتوا هم از کشور ما صورت نمی‌گیرد و در نهایت فقط پخش کننده کار خارجی هستیم.

عسکری: بد این است که برای کار خارجی که ده‌ها میلیون دلار هزینه می‌شود پولی نمی‌دهند و رایگان دانلود می‌کنند و برگشتی به سمت انیمیشن ندارد.

ایمان‌زاده: ممکن است تازه پلتفرم چون خصوصی است کاری نکند چون وظیفه ندارد. اما سازمان‌های دولتی باید پای کار بیایند و انیمیشن را یاری کنند.

پیرنگ آسایشگاه برای طنز فیلم لازم بود اما آزاردهنده نیست

*سؤالی دارم در خصوص تم آسایشگاه بیماران روانی. به نظر شما این مضمون برای بچه‌ها مناسب است؟

عسکری: در جلسات طرح و ایده خود من موضع داشتم نسبت به آسایشگاه روانی همینطور که پیش رفتیم تصمیم گرفتیم که با روند آرام و نرمی‌ با آن مواجه شویم. از جنبه طنز آن خیلی خوب بود. کاپیتان و تیمسار اگر آدم‌های عادی بودند جذاب نمی‌شدند. برای همین طنز انقدر خوب بود که برای ما کار اهمیت داشت.

ایمان‌زاده: من موافقم با این موضوع؛ اگر انیمیشن‌های روز دنیا را ببینیم از کودک خردسال گرفته تا والدین آن را تماشا می‌کنند. برای آنکه جنبه‌های کودکانه‌اش را بچه‌ کوچک دوست دارد و صحنه‌هایی دارد که نوجوان خوشش بیاید و شاید حرف‌هایی باشد که بزرگ‌ترها دوست داشته باشند. اینگونه خانواده آن را تماشا می‌کند. حتی در «لوپتو» پدربزرگ‌ها هم با شخصیت‌ها ارتباط برقرار می‌کنند.

تفقد حاج قاسم سلیمانی از گروه «لوپتو»

*البته می‌توان از این زوایه هم نگاه کرد که یکبار بد نیست به این بخش از جامعه نگاه کرد که در آن مشکلاتی دارند و تا به حال به آنها پرداخته نشده است. امروز دیگر اسم کرمان که می‌آید ناخودآگاه نام شهید سلیمانی به ذهن متبادر می‌شود. آیا در حین ساخت این فیلم ایشان از این کار بازدید کرده بودند یا به موضوع حاج قاسم و ارتباطش با کودکان برای انیمیشن سازی فکر کرده بودید؟

زمانی که سریال «آتو» را ساختیم دو قسمت آن درباره سوریه بود. آن زمان حاج قاسم آن را تماشا کردند و از کار خوششان آمد. بعد از این تهیه کننده کار آقای صادقی به شهید سلیمانی گفت که این کار را از طرف ما به بچه‌های سوریه بدهید. ایشان مشوق ما و از دور پیگیر گروه و تولیدات ما بودند. برخی از دوستان ایشان به دفتر کار ما می‌آمدند و از پیگیری ایشان به ما خبر می‌دادند.

نگاهی به «لوپتو» از آیینه روان‌شناسی؛ فیلمی با نمره خوب از روان‌شناسی مثبت

*سؤال آخرم به اتفاقات اخیر مربوط می‌شود. تحلیل‌گران و کارشناسان می‌گویند در ناآرامی‌‌های اخیر، بخشی از معترضین نوجوانان بودند که اگر برای آنان تولید محتوا صورت گرفته بود و کار فرهنگی صورت می‌گرفت، می‌شد جلوی برخی از اتفاقات را گرفت.

ایمان‌زاده: این فیلم برای تقریباً 7 سال قبل است که در این مدت تجربه‌های زیادی را کسب کردیم و امید این است که در کارهای بعدی حتماً تجربیات را به کار بگیریم. الان هم در گروه طرح و ایده داستان‌هایی داریم که قرار است به زودی بسازیم که نظر خودمان این است که کارهای بهتری از «لوپتو» درمی‌آید. این پویانمایی اثر قابل دفاعی است که نقدهایی به آن وارد است اما کار بعدی بهتر با مخاطب ارتباط می‌گیرد. خوشحال میشویم که نقدها را به ما بگویند تا چیزهایی که نمی‌دانیم را اصلاح کنیم. اما مطمئن هستیم که کار بعدی فیلم بسیار بهتری از «لوپتو» خواهدبود. خصوصاً از نظر محتوا پیشرفت کردیم.

اما باید در جواب شما بگویم که بله اگر از سال‌های قبل تولید محتوای بهتری شکل می‌گرفت می‌شد برخی از اعتراضات نسل نوجوان پیشگیری کرد. وقتی نتوانم با نوجوانم خوب ارتباط بگیرم فرد و تفکر دیگری مغز او را تحت کنترل خواهد گرفت.

عسکری: واقعیت این است که با این تعداد کار کم فرهنگ‌سازی شکل بگیرد. باید خیلی کار کرد. وقتی در شهرستانی که پویانمایی می‌تواند ساخته شود چرا در دیگر شهرها ساخته نشود. در همه اینها ظرفیت تولید داریم چرا به این سمت نمی‌روند و از آنها استفاده نمی‌کنند و به جایی نمی‌رسانند که خودشان کار تولید کنند و اقتصادشان را تأمین کنند. اگر این اتفاق بیفتد کارهای ما زیاد و جذاب می‌شود و می‌توان از دیگر انتقادات و اعتراض‌ها جلوگیری کرد.

انتهای پیام/

منبع : منبع