محمدرضا مدنی؛ حسن روشن، ملی پوش کشورمان در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین و بازیکن اسبق استقلال در گفتگو با خبر ورزشی، درباره نتایج ضعیف تیم ملی کشتی فرنگی و شرایط این روزهای استقلال اظهاراتی را مطرح کرد.
پیش از این بارها اهالی کشتی درباره فوتبال صحبت کرده بودند، از جمله محمد بنا سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی! حالا دوست داریم نظر شما را درباره این رشته محبوب بین ایرانیها بپرسیم؟
من تا جایی که فرصت کردم مسابقات را دیدم و به خصوص شبی که قهرمان ایرانی با پرچم صربستان روی سکو رفت و مدال طلا گرفت. وقتی اشک این پسر (علی ارسلان) را دیدم واقعاً اشک من هم درآمد و قلبم شکست.
تعجب نکردید که چرا محمد بنا چنین کشتی گیری را به تیم ملی خودمان دعوت نکرد تا او به کشور دیگری مهاجرت کند و آنجا بدرخشد؟
محمدبنا رفیقمان است و نمیخواهم در این باره به این شکل صحبت کنم اما سربسته بگویم ولی وقتی یک جوان ایرانی با آن هیکل و قدرت فنی میتواند به این شکل کشتی بگیرد چرا ما نباید قدرش را بدانیم و از آنها استفاده کنیم. وقتی علی ارسلان گریه کرد و پرچم صربستان را برد بالای سرش مایه خجالت بود و گریه همه ایرانیها را درآورد. بهتر است فدراسیون در بحث انتخاب نفرات برای تیمهای ملی بیشتر دقت کند. خیلی دلمان سوخت.
فکرش را میکردید که تیم ملی کشتی فرنگی ما حتی روی هیچ یک از سکوهای جهانی هم حضور نداشته باشد؟
متاسفانه این انتظار را نداشتیم! گرایی هم که دوم شد! قطعا یکسری مسائلی پشت پرده بوده که تیم ملی کشتی فرنگی مان این نتایج ضعیف را گرفت وگرنه این بچهها همانهایی هستند که در المپیک و مسابقات قبلی پرچم ایران را بالا برده بودند. باید دید پشت ماجرا چیست.
چرا ورزشکاران ایرانی باید به خارج از کشور مهاجرت کنند و زیر پرچم دیگران به رقابت بپردازند؟
خداوکیلی همه بچههایی که از این مملکت رفتند لیاقت داشتند که در این مملکت رقابت کنند و در همین جا به همه چیز برسند ولیکن این باعث سرافکندگی من به عنوان یک ورزشکار سابق ایران است که این حرف را بزنم اما خودم در دیداری که با آقای رئیسی (رئیس جمهور) داشتم به او گفتم زمانی که ما ورزش می کردیم هم می آمدند تا ما را ببرند ولی هیچ یک از ما رغبتی نداشتیم که برویم. حتی قانونی هم که به من و حجازی پیشنهاد دادند با یک و نیم میلیون تومان آن زمان به خارج برویم و به تیم پاری سن ژرمن بپیوندیم قبول نکردیم. ما آن زمان از تیم تاج ۱۰ هزار تومان می گرفتیم و این پول خیلی بیشتر از پولی بود که ما در ایران می گرفتیم، اما نرفتیم، چون دوست داشتیم در ایران بازی کنیم. باعث تاسف است که یک ورزشکار مجبور میشود با نادیده گرفته شدن یا شرایط مالی بد در رشته ای که در آن زحمت کشیده، حاضر شود به کشورش پشت کند و زیر پرچم یک کشور خارجی عرق بریزد تا آنجا به او توجه کنند! امیدوارم مسائل کشتی فرنگی هم به زودی حل و فصل شود، چون این ورزش و این رشته برای مردم ایران اهمیت زیادی دارد.
بازی استقلال و برد پرگل این تیم را چطور ارزیابی می کنید؟
بازی را از رادیو گوش می کردم. باعث خوشحالی است که استقلال توانست برنده شود. از همه مهم تر این بود که استقلال در همان نیمه اول دو گل زد. شنیدم استقلال تهاجمی بازی کرده که این خیلی خوب است. فوتبالی که مردم از استقلال توقع دارند همین است.
درباره حاشیههای بازی اطلاعی دارید؟
تا جایی که شنیدم ادا و اطوار سرمربی استقلال لب خط کمتر بوده که مشخص است آقای آجورلو شب قبل از بازی توصیههای لازم را به ساپینتو کرده است. اما یک ایراد هم باید به خود سرمربی استقلال بگیرم...
...چه ایرادی؟
اینکه یک مرتبه هر پنج تعویضش را انجام می دهد درست نیست. باید لااقل یکی را تا دقایق آخر نگه دارد. چه بسا ممکن است دروازه بان تیم دچار مشکل شود و بخواهد او را تعویض کند. اینکه ۵ تعویض ظرف چند دقیقه انجام شود درست نیست.
درباره انتقاد مربی نساجی (جواد منافی) به رفتار ساپینتو صحبتی دارید. او گفته بود حاشیه زمین چاله میدان نیست؟
مگر چاله میدان چه ایرادی دارد؟ من بچه چاله میدان هستم. حالا مگر ساپینتو چه کار کرده!
ظاهراً اعضای کادر فنی نساجی و شخص جواد منافی به این موضوع معترض بودند که حرکات سرمربی استقلال لب خط، حواس آنها را پرت می کرده است. به نظر شما این انتقاد منطقی است؟
نه! اصلا منطقی نیست. شاید روی محوطه فنی استقلال هزار اتفاق بیافتد. کسی نباید حواسش از تیمش پرت شود. ضمن اینکه شاید این ترفند سرمربی استقلال است که می خواهد با این کار تمرکز حریف را به هم بریزد. البته من به عنوان پیشکسوت استقلال دوست ندارم شخصیت سرمربی این تیم طوری باشد که پشت سرش حرف باشد بلکه دوست دارم متین و آرام تیم را هدایت کند. ولی به هر حال هر مربی روش خودش را دارد. نمی دانم در ایران چه اتفاقی می افتد که بعضی مربیها وقتی به اینجا می آیند اینطوری می شوند! مثلاً وینفرد شفر که در الاهلی امارات بود من او را می دیدم. با کت و شلوار و کراوات کنار زمین می ایستاد و خیلی منطقی و آرام بود، اما وقتی به ایران آمد شال استقلال را می چرخاند و بالا پایین می پرید.
21st November 24